آیا نابغه جوان مرگ خود را پیش بینی کرده است؟

تصویری: آیا نابغه جوان مرگ خود را پیش بینی کرده است؟

تصویری: آیا نابغه جوان مرگ خود را پیش بینی کرده است؟
تصویری: پسر نابغه ای که زندگی پیشین خود در کره مریخ را با جزئیات کامل به یاد می آورد 2024, مارس
آیا نابغه جوان مرگ خود را پیش بینی کرده است؟
آیا نابغه جوان مرگ خود را پیش بینی کرده است؟
Anonim
آیا نابغه جوان مرگ خود را پیش بینی کرده است؟
آیا نابغه جوان مرگ خود را پیش بینی کرده است؟

پاول واسیورا به عنوان یک پسر منحصر به فرد بزرگ شد. او می دانست چگونه آینده را پیش بینی کند ، به همین دلیل است که مردم حتی از او دوری می کنند. پل تصوری از مرگ خود داشت ، اما هیچ کاری نکرد. اقوام پسر معتقدند که خداوند او را به مأموریت خاصی فرستاده است ، اما هیچ کس این را درک نکرد ، به همین دلیل است که او به طرز عجیبی مرد.

Image
Image

پاشا یک بچه دیرهنگام بود. تامارا 41 ساله بود که یک زن ناامید از بارداری جدید خود مطلع شد. موارد قبلی با عوارض بزرگی پیش رفتند ، در نتیجه نوزادان فوت کردند.

سلامت این زن به طور جدی تضعیف شد ، بنابراین پزشکان اصرار داشتند که بارداری را قطع کنند. با این حال ، همه تلاش ها بی نتیجه بود ، پاولیک هنوز متولد شد.

هرچه پسر بزرگتر می شد ، بیشتر اطرافیان متوجه می شدند که او از این دنیا نیست. حتی قبل از کلاس اول ، پل دوبار تمام کتاب مقدس را به تنهایی خواند ، سعی کرد آن را به اطرافیان و نزدیکانش منتقل کند. من حتی پیش بینی آینده را آموختم ، فقط والدین من این را تأیید نکردند ، آنها از بینش های بد می ترسیدند.

همانطور که معلوم شد ، ترس ها بیهوده نبود. روزی پل احساس کرد که به زودی خواهد مرد. در آن روز ، او به اردو می رفت و تامارا پیشنهاد خرید کفش جدید را داد. پسر حاضر نشد ، فقط پرسید که اگر کفش هایش را گم کند مادرش او را سرزنش می کند. سپس زن هیچ اهمیتی به این موضوع نداد ، اما اکنون می فهمد که این یک نشانه بود.

در روز عزیمت ، کودک به طرز عجیبی رفتار کرد: معمولاً سرزنده و شاد ، او سخت گیر و غم انگیز بود. مامان نگران بود ، او بلافاصله شروع به تعجب کرد که آیا فرزند خود را به مکان امن فرستاده است. یامسکایا اسلبودا می نویسد ، مقامات تامین اجتماعی اطمینان دادند که اردوگاه خوب است ، مربیان مسئول کودکان هستند و هیچ اتفاق وحشتناکی نمی تواند رخ دهد.

چند ساعت بعد ، یک هیئت کامل به خانه واسیورا آمد و گفتند که پاولوشا مرده است. او واقعاً کفش هایش را گم کرد ، پسر با ماشین برخورد کرد. این اتفاق در خارج از اردوگاه رخ داد ، هنوز معلوم نیست که بچه ها چگونه به آنجا رسیده اند. تامارا فقط از کلمات بازپرس در مورد فاجعه می داند و اردوگاه از اظهارنظر در مورد وضعیت خودداری می کند.

گالینا دانیلووا ، معلم کلاس پاول - یکی از کسانی که برای شناسایی به او مراجعه کرد. او معتقد است که او واقعاً کودک سختی بود.

او می گوید: "وقتی در سردخانه کنار او ایستادم ، روی صورتش خوانده شد که او اصلاً چیزی نمی فهمد و احساس درد نمی کند." - پاول لبخندی زد ، لبخندی آرام و شبیه فرشته بود."

تامارا واسیورا ناراحت است و نمی تواند بفهمد مقصر کیست. او فقط می تواند امیدوار باشد که این امر بدون مجازات نماند ، اما کسی باید پاسخگوی مرگ یک نوجوان چهارده ساله باشد. بستگان و دوستان به اتفاق آرا ادعا می کنند که خداوند پاولیک را با هدف خاصی به زمین فرستاده است ، اما هیچ کس این را درک نکرده است. بنابراین ، پسر را به عقب بردند.

توصیه شده: