2024 نویسنده: Adelina Croftoon | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 02:09
من می خواهم در مورد حادثه ای که برای دوست من تامارا اتفاق افتاده برای شما بگویم. به نظر من هر پدیده ای قابل توضیح است. و اگر توضیحی وجود ندارد ، فقط به این دلیل است که ما در مورد برخی مسائل دانش کافی نداریم. یا برخی موارد غیرقابل توضیح فقط تخیلات ، افسانه ها ، حاصل تخیل هستند.
و من در زندگی ام به هیچ چیز فوق طبیعی برخورد نکردم ، فقط در سریال ها دیدم. اما دوست من اخیراً با آن برخورد کرد و من دلیلی ندارم که او را باور نکنم. تامارا همچنین یک شکاک معروف است.
تا همین اواخر ، من به خدا ، یا به شیطان ، یا به ارواح شیطانی اعتقاد نداشتم ، تا اینکه به خانه جدیدی نقل مکان کردم. قبل از او ، دو برادر در اینجا زندگی می کردند و سبک زندگی آشوبی داشتند. هر روز آنها تعطیلات دارند ، هر تعطیلات یک دوست جدید است.
تامکا ، هنگام حرکت ، بلافاصله شروع به تمیز کردن همه چیز در خانه ، شستشو و جلوه دادن به آن الهی کرد. زمان تا عصر غافل شد ، دوست من چراغ را خاموش کرد ، به رختخواب رفت و سپس شروع شد …
ابتدا ظروف آشپزخانه که هنوز از جعبه ها بیرون نیامده بود زنگ می خورد. توما به آشپزخانه رفت ، چراغ را روشن کرد - سکوت. او به اتاق بازگشت ، دراز کشید - دوباره ترک خورد و تصادف کرد. دوباره به آشپزخانه رفت. یک بشقاب هنگام افتادن از جعبه روی زمین افتاده است - قابل درک نیست. و همینطور چندین بار.
شاید فکر کنید موش ها می دوند یا گربه بازی می کند ، اما در ابتدا گربه کنار معشوقه روی تخت دراز کشیده بود و موش ها قابل مشاهده نبودند. بله ، و گربه به موش ها واکنش نشان می داد ، برای گرفتن آنها می رفت. و او ، برعکس ، خز را بلند کرد ، طولانی و با دقت به گوشه اتاق خیره شد ، و سپس ، با صدای خش خش ، فرار کرد و پشت یک صندلی پنهان شد.
سپس ، ناگهان ، درب ورودی شروع به باز شدن کرد. البته ممکن است یک پیش نویس وجود داشته باشد ، اما گربه ای که از پشت صندلی بیرون آمده بود و در کنار تامارا دراز کشیده بود ، دوباره فرار کرد. چرا او از یک پیش نویس می ترسد؟
صبح روز بعد تامارا با مادرش تماس گرفت. او ، با گوش دادن ، گفت: "قهوه ای شوخی می کند. به او غذا بده ، دختر ، سعی کن او را اهلی کنی. چیزی به آن بده."
تامکا فقط خروپف کرد. اما در شب های دیگر ، همه چیز دوباره تکرار شد: در باز شد ، ظروف هنوز مونتاژ نشده زنگ خوردند و از جعبه ها بیرون پریدند ، گربه خش خش کرد و مخفی شد. تامارا تصمیم گرفت که براونی ، البته ، افسانه های مادربزرگ است ، اما شوخی نمی کند؟ ما باید سعی کنیم همانطور که مادرم به من گفته است عمل کنیم ، بدتر از این نمی شود.
به براونی کوزی زنگ زدم ، شیرینی و شیرینی را در گوشه آشپزخانه گذاشتم ، شیر را در نعلبکی ریختم. ظروف هنوز شب ها تك تك می خوردند ، قوز می كردند و حتی متوقف می شدند. احتمالاً براونی متوجه شده است که دوست من یک دختر جدی است ، زندگی آشوبی ندارد ، کار می کند و به زودی ازدواج می کند.
یکبار توموچکا ، صاحب سابق خانه ، یکی از آن برادران شاداب را ملاقات کردم. ما صحبت کردیم ، و او پرسید آیا براونی به دیدار او آمده است؟ توما تعجب کرد: آیا او واقعاً آنجا بود؟ و در جواب شنیدم:
- هنوز همونطور که بود. در ابتدا من نیز آن را باور نداشتم ، فکر می کردم برادرم را از چشمان مست می بینم. بنابراین تقریبا من را خفه کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم این خانه را بفروشم.
پس بعد از آن به ارواح شیطانی اعتقاد نداشته باشید!
توصیه شده:
این پسر در عکس در واقع 25 ساله است ، اما یک ناهنجاری نادر رشد بدن او را برای همیشه متوقف کرده است
قطب توماش نادولسکی 25 ساله است ، اما از نظر ظاهری شبیه یک پسر 11-12 ساله است. ظاهر کودکانه او آنقدر طبیعی است که برای تأیید سن ، توماس باید همیشه گذرنامه خود را با خود داشته باشد. در خارج مردم او را به حرف او باور نمی کنند. توماس در شهر اولسنیکا زندگی می کند و از وضعیت خود رنج می برد. او می گوید از "پسری که هر روز در آینه می بیند" متنفر است. مطبوعات رنج توماس را وضعیت یک مرد 25 ساله توصیف می کند که در زندان است
زن مطمئن است که موفق شده از مرگ واقعی ، که برای پدر در حال مرگ او آمده است ، عکس بگیرد
هنگامی که این عکس وهم انگیز گرفته شد ، شرون کال ، ساکن انگلستان ، شیرون کال در یک مهمانسرا در کنار تخت پدر در حال مرگ سرطانی اش ، روی کرنک بود. پدر شیرون 67 ساله بود ، او چندین سال از سرطان روده رنج می برد ، اما نتوانست بر این بیماری غلبه کند. این عکس چند ساعت قبل از فوت پدر شرون گرفته شده است. تصویر سایه ای نامفهوم را نشان می دهد که در انتهای راهرو به بیرون نگاه می کند و گویی از کسانی که در آن هستند جاسوسی می کند. در نظر گرفتن تخیلات
یک پزشک جادوگر از روستای کوچکی در حال غذا خوردن است ، سرطان را درمان می کند و با براونی دوست می شود
"بسم الله ایر رحمان ایر رحیم …" صدای یکنواخت در خواب فرو رفت و انگشتان زن مسن با اطمینان ستون فقرات گردن را ماساژ داد. پوکی استخوان مزمن چندین سال است که باعث ناراحتی من می شود ، اما بعد از ماساژ 15 دقیقه ای بابا چیما ، احساس کردم دوباره متولد شده ام. "برای خجالت ، خوب ، شما باید چند بار دیگر به من مراجعه کنید تا نتیجه را تثبیت کنید. بنابراین اگر به سلامت خود اهمیتی نمی دهید ، وقت بگذارید. " چیمناز کریم
یک غذای خوشمزه ژاپنی یا نحوه خوردن یک بیگانه
در دریای آریاکه ، در سواحل ژاپن ، ماهی کوچکی شبیه مارماهی وجود دارد که شباهت زیادی به لارو انگل فیلم ترسناک بیگانه دارد. با دندانهای کوچک و تیز مایل به سفید که به بیرون بیرون زده اند ، بدن سیاه مایل به سبز و چشم های خال خال تقریباً نامحسوس ، ماهی واقعاً ترسناک به نظر می رسد ، به ویژه هنگامی که هنوز زنده است و با مخاط براق پوشانده شده است. برای این منظور او "بیگانه از دریا Ariake" نامیده می شود. ژاپنی ها این ماهی را به دلیل بوی خاص (اما دلپذیر) و طعم عالی آن بسیار ارزشمند می دانند
HIV "دیگر" کشنده نیست ، اما برای پزشکان مفید است و بنابراین حقیقت در مورد آن خاموش است
به گفته دانشمندان ، به دلیل بهبود درمان ، امید به زندگی برای افراد مبتلا به HIV به طور متوسط 13 سال از اواخر دهه 1990 افزایش یافته است. آنها در مقاله ای که توسط مجله پزشکی Lancet منتشر شده است ، خاطرنشان می کنند که ویروس نقص ایمنی بدن انسان امروزه بیشتر می تواند یک بیماری مزمن مانند دیابت تلقی شود تا یک بیماری کشنده. گروهی از دانشمندان ، که به ویژه متخصصان دانشگاه بریستول در انگلیس در آنها کار می کردند ، تجزیه و تحلیل کردند