در حوزه مار بزرگ

فهرست مطالب:

تصویری: در حوزه مار بزرگ

تصویری: در حوزه مار بزرگ
تصویری: فیلم سینمایی « عملیات ترور»/ دوبله فارسی/ این فیلم اجازه اکران عمومی در ایران را نیافت 2024, مارس
در حوزه مار بزرگ
در حوزه مار بزرگ
Anonim
در حوزه مار بزرگ
در حوزه مار بزرگ

یکی از افسانه ای ترین و مرموزترین موجودات در اورال را می توان دنیای مارهای غول پیکر نامید - مار. اولین اطلاعات در مورد او در نیمه دوم قرن 19 ظاهر شد ، زمانی که مهندس معدن Lebedinsky در آن مکانها مشغول تجارت بود.

یک روز او مار بزرگی را دید که در حال خزیدن در طول جاده بود. مهندس به روستای مجاور شتافت و از اهالی محل خواست در گرفتن هیولا به او کمک کنند. هنگامی که آنها قبول نکردند ، خود لبدینسکی مار را پیدا کرد و با شلیک به سر او را کشت.

اورال اولین جلسات

Image
Image

طول نمونه حدود 16 متر و ضخامت آن مانند یک چوب خوب بود. ظاهرا پوست این مار توسط لبدینسکی به انگلستان ارسال شده است. سابانیف ، متعلق به داستان لبدینسکی در مورد این رویداد ، جمع آوری گزارش های شاهدان عینی از مار منحصر به فرد را آغاز کرد. این دانشمند ساعت های زیادی را در محیط زیست این معجزه سرگردان بود.

او در سال 1870 نوشت:

بدون شک ویژگی اصلی مجاورت دریاچه سینارسکویه مار غول پیکر است. او برای اولین بار در ژوئن سال جاری در اینجا ، نه چندان دور از روستای Voskresenskoye ظاهر شد. مار چند متری توسط دهقانی که در مزرعه ای شخم می زد کشف شد. وحشت زده به روستایی که من در آن زمان در آن بودم ، شتافت. با رسیدن به محل مشخص شده ، ما دونده را پیدا نکردیم ، احتمالاً او به جنگل جنگل خزید. آنها چیزهای زیادی در مورد این مار ، از جمله خونخواری آن ، به من گفتند - در رودخانه چوسوایا ، او یک کشتی باربری خورد.

بعداً ، در سال 1889 ، مقاله ای از L. Ush -kov در مجله Priroda i Okhota در مورد مار اورال منتشر شد: "از ابتدای بهار ، مار تا ده آرشین به طول (آرشین - 71 ، 12 سانتی متر) در مجاورت روستای Povarnya Bobrovskaya ظاهر شد. سپس تعداد کمی این را باور کردند ، اما در این زمان واقعیت وجود چنین مار به طور کامل روشن شده است. پشت مار خاکستری روشن با درخشندگی فولادی است ، چشم ها بزرگ و بیرون زده هستند ، انگار روبل نقره ای در آن وارد شده است."

پاول باژوف ، قصه گو معروف اورال ، در مورد مار غول پیکر بسیار نوشته است:

و اکنون بدن یک مار عظیم الجثه از زمین بیرون می زند. سر از جنگل بلند شد. سپس بدن درست روی آتش خم شد ، در امتداد زمین کشیده شد ، و این معجزه به رودخانه ریابینوفکا خزید ، و از زمین همه حلقه ها می آیند و می روند. پایانی برای آنها وجود ندارد.

در اورال میانی و جنوبی ، این مار خارق العاده اغلب مار بزرگ نامیده می شود و نه تنها استاد همه مارها ، بلکه طلا نیز محسوب می شود. برای برخی ، دسترسی به طلا را تسهیل کرد ، مکان هایی را نشان داد و حتی طلا را برای آنها آورد. دیگران رانده شدند ، ترسیدند یا حتی کشته شدند."

جانور مقدس

برای مدت طولانی ، چیزی در مورد این مار شنیده نشد و همه داستانهای مربوط به آن با شکار قصه اشتباه گرفته شد. با این حال ، در دهه 30 قرن 20 ، مار بزرگ از افسانه های فولکلور بیرون رفت و دوباره خود را به یاد آورد. محقق والری چرنتسوف ، طبق داستان شکارچیان مانسی ، مار را با جزئیات توصیف کرد: او در آب یا نزدیک آن زندگی می کند ، فقط روی درخت می خوابد.

طول آن به 16 متر می رسد. مانی ها او را "yalpin uy" ، به معنی "جانور مقدس" نامیدند. آنها معتقد بودند که مار نمی میرد ، بلکه به سنگ آمونیت تبدیل می شود.

در اواخر دهه 1950 ، زمین شناس لنینگراد G. Grodensky در ایلمنی بود. در آن زمان هیچ ارتباط تلفنی بین بندها و پایگاه ذخیره وجود نداشت و پیامی در مورد یک یافته نادر توسط سوار پیک ارسال شد. در آن آمده است که یک مار غول پیکر در دریاچه ارگازی ظاهر شده است که توسط ماهیگیران محلی به خوبی دیده شده است.

Image
Image

گفته می شود آنها از ترس فرار کرده اند و جرات نزدیک شدن به ساحل را ندارند. گرودنسکی بلافاصله راهی جاده شد.یک جنگلبان و یک ناظر از حفاظت از ذخیره با ماهیگیران محلی قبلاً در کنار دریاچه منتظر او بودند. آنها رد پای وسیعی را در نیزارها نشان دادند که توسط یک موجود غیرمعمول بزرگ باقی مانده بود: "مار بزرگ ، حدود ده متر".

اپراتور تلگراف ایستگاه پست بیچکوف بلافاصله یک داستان وحشتناک را بیان کرد:

"این چنین بود: دو کارگر کارخانه در زمان دشواری برای چمن زنی خود در مکانی دور افتاده وارد شدند. یکی برای از بین بردن اسب ماند ، دیگری به دلایلی به بالای تپه رفت و به جنگل رفت. ناگهان فریادی ناامید کننده شنیده شد و دهقان باقی مانده رفیقی را دید که از کوه می دوید و به دنبال آن یک توپ غول پیکر بود که به زودی با دونده برخورد کرد. او افتاد. این توده ، که دور خود می چرخد ، یک مار بزرگ بود ، که به سرعت وارد تپه جنگل شد. کارگر سقوط کرده درگذشت - یا از ضربه دم هیولا ، یا از قلب شکسته."

چه کسی گاو من را شیر می دهد؟

ملاقات بعدی با این غول در تابستان 1961 در نزدیکی دریاچه Bolshoye Miassovo انجام شد. او توسط یک زن محلی کشف شد. در اینجا آنچه او گفت: "سر بزرگتر از یک گربه ماهی است ، بدن یک درخت ضخیم ، خاکستری است ، هشت متر خواهد بود." برخلاف دیگر شاهدان عینی ، زن ترسیده نبود ، فرار نکرد ، اما شروع به پرتاب سنگ به سمت هیولا کرد. در پایان ، او به خانه خزید.

و در اینجا داستان زنبوردار واسیلی پیلاتنیکوف است:

"ما یک مار غول پیکر در ساحل رودخانه ایزیاکا داریم. در جریان سیل بهار ، بانک های شسته شده فرو می ریزند و ترک ایجاد می کنند. مار ما در این شکاف ها زندگی می کرد ، رنگ سیاه داشت ، بدنش صاف ، به شکل روبان بود و مانند خزندگان دیگر نبود. و سپس یکبار یک چوپان نفس نفس زده دوید و فریاد زد: "پدربزرگ واسیلی ، بیایید در اسرع وقت به گله برویم ، و خواهید دید که چه کسی گاو شما را شیر می دهد." ما دویدیم ، و من می بینم: گاو من کنار ایستاده است ، پاهایش با یک روبان سیاه پیچیده شده است ، همان روبان با پستان او پیچیده شده است. بوآ با دیدن مردم ، گاو را از گاو باز نکرد و سریع به ساحل رودخانه خزید."

و این یک پیام کاملاً تازه از نیازپتروفسک است. صبح زود ، دو ماهیگیر در یک مخزن محلی بودند. ناگهان به نظر می رسید آینه آب به قطعات کوچکی تقسیم شده است و یک سر عظیم گوسفندی مانند در فاصله 15 متری مردان ظاهر شد. چشمان هیولا با سرزنش به آنها نگاه می کرد. یک دقیقه بعد ، با دم ضخیم مار به آب برخورد کرد ، در آب ناپدید شد.

همچنین داستان هایی درباره یک مار "بزرگ و ضخیم به عنوان یک چوب درختی" در یک حفره عمیق در فولکلور ماری وجود دارد. ظاهراً این مار با نگاه هیپنوتیزمی مسحور کننده ملکه مارهاست و دارای دانش مخفی است. گزارش های متعدد شاهدان عینی و همچنین آثار مادی این هیولا ، از واقعیت وجود آن صحبت می کند.

ولادیمیر لوتوخین

توصیه شده: