2024 نویسنده: Adelina Croftoon | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 02:09
امروز ما گاهشماری تقریبی یکی از موارد پولیست را منتشر می کنیم که شرایط آن Ufokom به همراه گروه NZPO در دسامبر 2013 مورد بررسی قرار گرفت.
به درخواست افرادی که مورد تجاوز این پدیده قرار گرفته اند ، ما نام آنها و همچنین نام شهرک منطقه پنزا که در آن زندگی می کنند را ذکر نمی کنیم. از آنجا که پرونده حدود یک سال پیش متوقف شد ، مجموعه فعالیت های تحقیقاتی به سطحی ترین اندازه گیری ها محدود شد ، بنابراین تصمیم گرفته شد که از همه نظر بر شرایط این قسمت جالب تمرکز کنیم.
همه چیز در حدود 6 سال پیش در یک خانه روستایی که در سال 1956 ساخته شد ، شروع شد ، جایی که یک خانواده پنج نفره در آن زندگی می کردند. خانواده شامل معشوقه خانه ، T. ، مادر ، دختر و دو فرزندش (یکی 6 ساله ، دیگری حدود یک ساله) بود. تظاهرات پوچ گرا متنوع و در مواردی حتی غیر معمول برای موارد کلاسیک بود.
ترجیحات مزاحم مزاحم به ویژه برجسته بود: او نه تنها مقدار باورنکردنی الکل باقی مانده برای او ، و گاهی اوقات غذا مصرف می کرد ، بلکه "نان روزانه" خود را سخاوتمندانه با خانواده خود در خانه زندگی می کرد. در طول دوره این فرد مزاحم ، نامه نگاری فعال با برخی از موجودات اخروی وجود داشت که خود را به عنوان بستگان متوفی خانواده معرفی می کردند. برای مدت طولانی ، برخی از کتیبه ها مکانهای مختلف خانه را "آراسته" کردند و آخرین آنها کمی قبل از دیدار ما پاک شد.
همه چیز در اواخر پاییز 2009 با ضربه زدن به در ، حدود ساعت 4 صبح شروع شد. وقتی در باز شد ، کسی پشت آن نبود. سپس تماس های تلفنی با صدای غرغر ، خشن و نامفهوم با گیرنده به صدا درآمد.
بیشتر اوقات می گفت: "امشب…" … و این همه. ضربات در حال افزایش بود ، تقریباً تبدیل به یک "درام رول" شد ، و سپس شیشه ها تقریباً در همه پنجره ها شکستند ، به جز یکی ، در مقابل آن عکسهای اعضای خانواده کشته شده قرار داشت.
گفتگو با یک شاهد عینی از روند poltergeist.
در 10 آوریل 2010 ، یکی از اقوام مهماندار که وارد خانه شد ، شب را در خانه بد بخت اقامت کرد. ساعت ده و نیم شب ، صدای کوبیدن به دیوار نزدیک پنجره شنیده شد. مرتب ، متناوب ، مانند کد مورس. شب ها هیچ کس جرات نمی کرد ببیند چه کسی در می زند ، و صبح یک پیام جدید روی درب ظاهر شد - صلیب ها. سپس این صلیب ها روی سطوح و دیوارهای مختلف خانه ظاهر شد. اکثر آنها با خاک (و حتی در زمستان ، زمانی که خاک خاصی وجود نداشت) رنگ آمیزی شده بودند.
صلیب های ظاهر شده
در ابتدا ، مستأجرها فقط می خواستند از ثمرات حکمت عامیانه استفاده کنند - از شخص نامرئی بپرسید ، با مراجعه به کاغذ ، چرا همه پنجره های خانه می شکنند و شیطنت دیگری اتفاق می افتد؟ ما یک یادداشت نوشتیم با عبارت "تو کیستی؟" پاسخها بلافاصله دنبال شد و با جغرافیای پس از مرگ خود شگفت زده شد. بنابراین ، گاهی اوقات می توانید به این پاسخ برسید که "من از دنیای زیرین هستم" یا "من از پورتال هستم". هنگامی که از وی خواسته شد تا توضیح دهد که این "درگاه" کجاست ، پاسخ داده شد که "نزدیک پل ، پشت خانه" است.
حروف نیز به زبان خارجی (به گفته مهماندار) "به لاتین" بود و حتی پشت فرش ظاهر شده بود. اما بیشتر از همه پیامهایی روی ورقهای معمولی کاغذ سفید وجود داشت.دست خط دائما در حال تغییر بود ، اما گاهی اوقات بسیار شبیه به آن چیزی بود که شوهر متوفی مهماندار یا یکی از بستگان به آن نامه نوشت و حتی دست خط مادرش (که در طول این شیوع بیماری جان باخت).
ظاهر یادداشت ها تقریباً همیشه با ضربه زدن مقدم بود. به گفته مهماندار ، او و خواهرش از ترنوکا سعی کردند این یادداشت ها را تا کنند ، اما به زودی فقط ورق های سفید از آنها باقی ماند ، به عنوان مثال. پیامها ناپدید شدند خود کتیبه ها با مواد بداهه و گاهی حتی با سر کبریت نوشته شده بود. حروف می رقصیدند ، می توانند وارونه شوند ، حرف "H" به عنوان "شماره" ، "من" به "R" تبدیل می شود. پس از آن ، همه نامه ها ناپدید شدند. و یک بار با حروف بزرگ روی دیوار خانه نوشته شده بود: "من رفتم" ، در مورد دیگر - "خداحافظ".
عنوان: "من رفتم"
گاهی اوقات در اتاق برخی چیزها یا محصولاتی که در خانه نبودند می توانند خود به خود ظاهر شوند. به عنوان مثال ، یک بار یک بسته باز نشده سس مایونز ، گوجه فرنگی و غیره در هوا پرواز کرد. و یک بار ضربه ای به در خورد ، وقتی باز شد ، یک کیسه پر از مواد غذایی در آستانه درب خانه بود! غذایی که ظاهر می شد خورده یا به سگ های همسایه داده می شد. گاهی اوقات همه چیز ناپدید می شود ، و سپس به همان ناگهانی ناپدید می شوند.
جالب ترین چیز این است که گفتگوی غیرمادی طرفدار نسبتاً قوی باکوس بود و از او خواست همیشه به او شراب یا حتی چیزی قوی تر بریزید. مجبور شدم در فروشگاه الکل بخرم. یک بار او خود را به چک محدود نکرد ، دو بطری ودکا را به طور همزمان درخواست کرد ، و علاوه بر آن دستور داد تا یادبودی را گذاشته و دوبار "پدر ما" را بخواند (!).
محتویات ظروف به جا مانده همیشه ناپدید می شوند. در مراسم بزرگداشت مادر فوت شده T. (این فاجعه در طول این شیوع رخ داد) غذای زیادی وجود داشت که برخی از آنها ناپدید شد و پس از آن کتیبه "متشکرم" ظاهر شد.
هنوز مشخص نیست که چه جایی در توسعه poltergeist توسط و چه کسی گرفته شده است احتراق خود به خودی … با این حال ، به دلیل این بدشانسی ، سه خانه مجاور (واقع در فاصله 30 تا 50 متر) در مدت زمان کوتاهی سوخت. احتراق خود به خود چند ماه پس از اولین ضربه ای به در با روشن شدن پارچه روغنی روی میز آغاز شد. شعله همانطور که زیر پارچه روغنی بود قابل مشاهده نبود. مستاجران بلافاصله یک سطل آب روی او ریختند. بعداً بیشتر وسایل خانه سوخته شد ، پرده روی پنجره ها و غیره.
شعله غیر معمول بود ، "می سوزد" ، همراه با ترک خوردن. وسایل سوخته و مقداری ارزشمند به خیابان برده شد تا به همه چیز در اطراف آنها رسیدگی نشود. مهماندار خانه خودش در آتش سوخت ، اما هیچ سوختگی روی بدنش باقی نماند (فقط موهایش سوخته بود). اقدامات خشونت آمیز نه تنها در این مورد آشکار شد - یک بار پس از ضربه ، بیشتر از همه شبیه پرتاب به بدن گلوله برفی بود و روی گردن باقی ماند زخم به شکل سه "پنجه".
آثار "پنجه" روی دیوار و آثار احتراق خود به خود میز.
هیچ خانه ای در خانه وجود نداشت که بیشتر در آن تظاهرات پوچ گرا اتفاق بیفتد ، آنها به طور مساوی متمرکز شده بودند. این پدیده همچنین در ورودی رخ داد ؛ سوله ای که در نزدیکی خانه قرار داشت نیز سوزانده شد. گربه به آنچه در حال رخ دادن بود واکنش نشان نداد ، اگرچه در خانه زندگی می کرد ، اما سگ در آن لحظه آنجا نبود.
یک قسمت نسبتاً غیرمعمول که تقریباً نیم سال پس از شروع رویدادها اتفاق افتاد ، مشاهده یک "جانور" خاص در نزدیکی خانه نبود. دختر مهماندار لباس شستن آن روز را شروع کرد ، صبح آن را شست و بیرون رفت و لباس ها را بیرون آویزان کرد. ناگهان سرش را برگرداند و متوجه چیزی شد. در چند متری او بود موجود وحشتناک برخلاف هر حیوانی که برایش شناخته شده است.
قد آن حدود یک متر بود ، مو پوشیده بود و روی پاهای عقبی ایستاده بود. در آن لحظه ، زن دچار فلج شد ، و با این حال او شروع به بازگشت به خانه کرد. سپس با مادرم بیرون رفتیم ، اما هیچکس آنجا نبود. و حتی پیشتر ، در بهار ، او متوجه برخی "ردپاها" در برف شد.
آنها همچنین سعی کردند کشیش را احضار کنند. اما او با اشاره به این واقعیت که "آن" خود را تحت تأثیر کلیسا قرار نمی دهد ، از "آرام کردن" ماهیت خودداری کرد. یک راهبه ، محققان پدیده های غیر عادی از پنزا ، نمایندگان تلویزیون از خانه بازدید کردند.همه این ملاقات ها هیچ تغییری در آنچه در خانه اتفاق می افتد نداشت.
این عجیب همچنین در زمانی رخ داد که محققان به همراه روزنامه نگاران یکی از شبکه های تلویزیونی به خانه رسیدند. ناگهان دسته ای از زنبورها ظاهر شد. مردم محلی آن را غیر معمول می دانستند ، زیرا طبق گفته آنها ، زنبورها هرگز حداقل در منطقه خود به صورت دسته جمعی پرواز نمی کنند. از سوی دیگر ، حمله زنبورها تقریباً در همه جای روستا در سال 2013 مشاهده شد …
بر خلاف نظمی که محققان در مورد مصرف بیش از حد برق در آپارتمان های poltergeist مشاهده کردند ، غذای خوش قلب محلی ، برعکس ، چرخ پیشخوان را باز کرد و مقدار چربی چندین برابر بیشتر از قرائت های واقعی در ماه آینده بود. به
در طول بازدید از خانه T. ما مجموعه ای از اندازه گیری ها را انجام دادیم ، با این حال ، از آنجا که آخرین قسمت های poltergeist در حدود یک سال پیش متوقف شده بود ، ما واقعاً روی نتیجه حساب نمی کردیم. در همان زمان ، برخی از نشانه های جالب به دست آمد ، حداقل نیاز به تجزیه و تحلیل اضافی ، درک و اندازه گیری های مشابه انجام شده بر روی دیگر اشیاء poltergeist.
اندازه گیری در T.
بنابراین ، با استفاده از متر EMR-20 ، می توان میدان الکتریکی معادل 0.33 V / m و با استفاده از متر ME3951A ، یک میدان مغناطیسی معادل 5 nT از درب کابینت را از لولا جدا کرد و در نزدیکی دیوار نصب کرد. راهرو. مشخصه این است که این در بود که قبلاً در مرحله فعال پدیده سوزانده شده بود و آثار واضح روشن کننده آتش سوزی روی آن حفظ شده بود. ما قبلاً در مقاله "نه آخرین خروجی Vsevolod Meyerhold" به این واقعیت توجه کرده بودیم. برای نتیجه گیری از این واقعیت هنوز زود است ؛ ما فقط می توانیم با درخواست گروه های دیگر به منظور بررسی اجسام قدیمی سوخته در اثر احتراق خود به خود برای بیش از حد پس زمینه EM آنها اقدام کنیم.
درب کابینت با آثار احتراق خود به خود.
ما همچنین محل "پورتال" بدنام را پیدا کردیم که بر اساس یادداشت ها در پشت خانه ، نزدیک رودخانه واقع شده است. دستگاهها هیچ ناهنجاری خاصی را در آنجا ثبت نکردند. یا این "پورتال" قبلاً بسته شده است ، یا ، بهتر است بگویم ، هرگز وجود نداشته است و تنها عنصری برای انتشار مه خرافه ای بر ساکنان خانه بوده است. جالب است بدانید که تقریباً در منطقه "پورتال" و خانه در قرن 15-17. قبرستان قدیمی واقع شد
بنابراین ، مدت زمان رویداد به ما این امکان را می دهد که آن را به افراد ناراضی بزرگ یا بلند مدت نسبت دهیم. درعین حال ، گاهی اوقات آرامش در تظاهرات آن مشاهده می شد ، اما کوچک بود ، به طوری که مراحل پروسه پلترگیست کم و بیش مشخص بود.
اندازه گیری هایی که ما انجام دادیم فقط تعداد معماهایی را افزایش داد که هنوز باید به آنها درست پاسخ داده شود ، هم در این قسمت و هم در تظاهرات مشابه برخی از فعل و انفعالات ناشناخته برای علم. ما هنوز زمان داریم که با دقت فکر کنیم ، همه چیز را بسنجیم و سرنخی بدهیم ، در حالی که ابوالهول ناشناخته هنوز به ما حق اشتباه می دهد.
توصیه شده:
من و برادرم در مورد هیولا چت می کردیم و سپس هیولا را در واقعیت دیدم
این داستان عجیب توسط یک کاربر اینترنتی با نام مستعار "Crooked Beats0v0" بیان شد. او مطمئن است که در دوران کودکی احتمالاً یک فرم فکر (تصویری از افکار ، تجسم یافته در واقعیت) با تخیل غنی خود ایجاد کرده است. یا شاید یک هیولا واقعی بود. "من به خوبی به یاد دارم که چگونه این موجود را درست در خانه در سال 2009 دیدم ، زمانی که من هنوز در خانه مادرم با برادرم زندگی می کردم. در اتاق من سپس یک کمد لباس وجود داشت ، که پای تخت من ایستاده بود. من و برادرم در یک اتاق خوابیدیم
راز صلیب های سنگی (5 عکس)
اگر از روستای Belynichskaya Zaozerye به سمت دریاچه مقدس از طریق جنگل حرکت کنید ، نمی توانید از یک صلیب سنگی بزرگ عبور کنید ، که با افتخار در ارتفاع دو متری خود در سمت راست جاده بالا می رود. چند ده تخته سنگ تراشیده دیگر با اندازه های مختلف از میان خزه در میان کاج ها بیرون می زند. در اطراف - ضخامت بلوبری و نیلوفرهای دره. و سکوت ، فقط با صدای خش خش باد و صدای زوزه بلند فاخته شکسته ،
ناهنجاری های منطقه مسکو: قدیمی ترین منطقه ناهنجار منطقه مسکو
شوشمور را قدیمی ترین منطقه ناهنجار منطقه مسکو می نامند. این منطقه در مرز منطقه شاتورسکی منطقه مسکو و منطقه گاس-خوروستالنی منطقه همسایه ولادیمیر واقع شده است. به گفته دانشمند معروف P. Semenov-Tyan-Shanskiy ، یک مجموعه سنگی وجود دارد که یک معبد باستانی بت پرست است. اما هیچ کس مکان دقیق آن را در زمان ما نمی داند. ساکنان محلی می گویند که در بیابان بین ستون های پوشیده از خزه نیم کره گرانیتی با قطر حدود
قبیله پنجه پنجه آفریقایی
مسافران و مبلغین سفیدپوست که خود را در مناطق مرکزی آفریقای گرمسیری یافتند ، بدون اینکه یک کلمه بگویند ، از مشاهده یک شرایط مشخص ، یعنی ترکیب قومی بسیار پیچیده جمعیت ، شگفت زده شدند. کافی است بگویم که مردمانی از قدیمی ترین انواع انسان شناسی در اینجا ملاقات کردند. اینها پیگمی ها و نگروئیدها ، قوم کوشی و جمعیت سامی -هامیت هستند ، در کنار پیگمی های سرگردان ، که ارتفاع آنها از 149 سانتی متر تجاوز نمی کند ، غول ها در بروندی و رواندا - توتسی ها زندگی می کنند
مرگ یکی از پیروان یک فرقه مذهبی در منطقه پنزا در حال بررسی است
در منطقه پنزا ، در یکی از روستاها (روستای پوبدا) ، کمیته تحقیق در حال بررسی صومعه محلی ، و در واقع ، فرقه مذهبی است. مردم تقریباً از سراسر کشور به آنجا می آیند ، آپارتمان می فروشند و در واقع در بردگی داوطلبانه باقی می مانند ، با این خطر که دیگر هرگز از آنجا خارج نشوند. سکوت شومی در روستای پوبدا حاکم است. مردم محلی از خانه خارج نمی شوند مگر در موارد ضروری. اخبار مبنی بر پیدا شدن جسد یک روحانی جامعه مذهبی محلی در جنگلی در نزدیکی ، هیچ کس را شگفت زده نکرد - صومعه میخائیلوفسکایا