2024 نویسنده: Adelina Croftoon | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 02:09
ترزا ، بیمار 75 ساله ، چند ماه بود که به دلیل سرطان در حال مرگ بود و روزی دخترش او را متقاعد کرد که به بیمارستان برود. در همان لحظه ، یک دوربین نظارتی فیلمی از روح شوهر فقید ترزا که به ایوان می آید ، فیلمبرداری کرد
در خانه نرخ ویلا نصب دوربین های نظارتی با قابلیت تشخیص حرکت یکی از آنها در ایوان است. و یک روز او از چیزی که آن زن شبح پدر مرده اش می دانست فیلم گرفت (فیلم زیر را ببینید).
شامگاه 27 نوامبر 2019 ، دوربین ایوان روشن شد و فیلم گرفت که چگونه یک شبح مه آلود شفاف ، شبیه به یک چهره انسانی ، روی یک صندلی چرخان می نشیند و سپس بلافاصله شروع به حرکت می کند.
به گفته نورما ، این صندلی چرخان در ایوان محل استراحت مورد علاقه پدرش در زمان زندگی او بود. و وقتی مادر نورما ، ترزا ، 75 ساله ، این ویدئو را دید ، گفت: "او به دنبال من آمد."
ترزا مدت کوتاهی پس از آن درگذشت.
قبل از آن ، به مدت دو ماه او به شدت مبتلا به سرطان بود ، که در حال حاضر در چنین مرحله ای بود که درمان دیگر کمکی نکرد. نورما ویل در تمام این دو ماه از مادر بیمار خود مراقبت می کرد.
نورما ویلا (سمت چپ) و مادر مرحومش ترزا
شبی که این ویدیو فیلمبرداری شد ، نورما و مادرش مکالمه ای بسیار جدی داشتند. نورما سعی کرد مادر بیمار را متقاعد کند که به یک مهمانسرا برود ، جایی که پرستاران حرفه ای از او مراقبت می کنند. ترزا پاسخ داد که باید "برای یک دقیقه" به اتاق خواب خود برود تا با شوهرش لئاندرو مشورت کند. لئاندرو ده سال پیش فوت کرده بود.
وقتی ترزا به اتاقش رفت ، تلفن نورما بلافاصله اعلانی دریافت کرد که دوربین نظارت تصویری در ایوان حرکت را ثبت کرده و از آن فیلمبرداری کرده است. وقتی نورما نوار را دید ، بلافاصله به یاد آورد که پدرش ، در طول زندگی خود ، همیشه بیرون می رفت تا در ایوان سیگار بکشد و روی صندلی چرخان می نشست.
او تصمیم گرفت ویدیو را به ترزا نشان دهد و مادرش هنگام تماشای آن بلافاصله لبخند زد. او گفت که این شوهر مرحومش است و او برای او آمده است.
چند ماه بعد ، در فوریه 2020 ، ترزا از سرطان درگذشت و نورما ویلا اکنون 100٪ معتقد است که روح پدرش جلوی دوربین بوده و زندگی پس از مرگ وجود دارد. به همین دلیل ، او اکنون احساس "آرامش و اطمینان" می کند.
نورما می گوید: "خیال راحت است که فکر کنم پدرم هر دو ما را زیر نظر داشت." علاوه بر این ، اکنون نورما معتقد است که او به وضوح حضور پدر و مادرش را در خانه احساس می کند ، گویی آنها همیشه با او هستند.
توصیه شده:
شوهر ملکه انگلیسی طرفدار بیگانگان بود و یک بشقاب پرنده در املاک عمویش فرود آمد
شاهزاده فیلیپ مونتباتن ، 99 ساله ، دوک ادینبورگ ، که همسر ملکه فعلی انگلیس الیزابت دوم است ، همانطور که معلوم شد ، ده ها سال از طرفداران پرنده های بشقاب پرنده و بیگانگان بوده است. در رسانه های بریتانیایی گزارش می شود که او دارای مجموعه ای چشمگیر از کتاب ها با موضوع Ufology است که در طول سالها جمع آوری کرده است. و این که حتی یک مرد بسیار مسن است ، مرتباً این کتاب ها را می خواند و همه چیزهای جالب درباره بیگانگان را خریداری می کند
شوهر فقید شبانه نزد همسرش آمد و او را کتک زد
این داستان را عمه ام گفت. در جوانی ، او در حومه کمروو زندگی می کرد و زن جوانی به نام گالینا به همراه دخترش در همسایگی او زندگی می کردند. اندکی قبل از رویدادهایی که می خواهم در مورد آنها برای شما بگویم ، گالینا شوهرش را دفن کرد. [آگهی] و اکنون دختر گالینا متوجه شد که مادرش هر نیمه شب از خواب بیدار می شود و جایی را ترک می کند. صبح هنگام سحر برمی گردد ، خسته و مورد ضرب و شتم کسی قرار می گیرد. این کار چند هفته ادامه داشت. در این مدت ، گالینا در برابر چشمان ما بسیار لاغر و پیر شد. اما مهم نیست که چقدر دختر سعی می کرد بیاورد
یک مرد نابینا با بوسیدن عکس همسر متوفی خود بینایی خود را به دست آورد
دیلی میل می نویسد که یک بازنشسته نابینای بریتانیایی با بوسیدن عکس همسر متوفی خود بینایی خود را به طور معجزه آسایی به دست آورد. جورج هادسپت 76 ساله ده سال پیش مبتلا به دژنراسیون خشک ماکولا (انحطاط شبکیه ای ناشی از افزایش سن) تشخیص داده شد ، از آن زمان بینایی وی دائماً رو به وخامت گذاشته و یک سال پیش این مرد به طور کامل نابینا بود
فیلمبردار در حال فیلمبرداری گزارش درباره کودکی که از "میله های پرواز" فیلمبرداری کرده است (+ فیلم)
خبرنگار ماریوپول موفق شد یک پدیده نادر به نام "میله های فضایی" را با فیلم ضبط کند. نیکولای ریابچنکو ، که ناهنجاری را "در لنز" "گرفت" ، به 0629 گفت: "ما یک داستان در مورد بچه ای که اخیراً بر اثر واکسیناسیون در روستای باخموتسکوئه ، منطقه دونتسک فوت کرد ، فیلمبرداری کردیم." - مادربزرگ پسر درباره این فاجعه گفت. در روند کار ، من چیز خاصی متوجه نشدم ، اما وقتی آنها شروع به مشاهده ضبط کردند ، اجسام پرنده عجیبی را مشاهده کردیم. در عرض چند دقیقه ، دور کامپیوتر در استودیو ، یک میز
یک همکار فوت شده به دفتر خود آمد و سپس در خواب به من آمد
در دهه 1990 ، من به عنوان معاون بخش تحقیقات در اوفا کار می کردم. در همان بخش ، اسلیام آکمالوف به عنوان بازپرس کار می کرد. در گفتگو با همکاران ، او گاهی از بیماری قلبی شکایت می کرد. ما به او پیشنهاد تغییر شغل دادیم ، اما او همیشه قبول نکرد. [آگهی] یکبار ، پس از اتمام کار ، به خانه می رفتم ، در راه به دفتر اسلم رفتم. او در مورد سلامتی ، خانواده پرسید. او پاسخ داد که همه چیز خوب است. با خداحافظی از وی ، ساختمان بخش تحقیقات را ترک کردم. پنجره دفتر آکمالوف قرار داشت