چه کسی در "قبر خون آشام" دفن شد

فهرست مطالب:

تصویری: چه کسی در "قبر خون آشام" دفن شد

تصویری: چه کسی در "قبر خون آشام" دفن شد
تصویری: کشف قبر خون آشام ها در لهستان. 2024, مارس
چه کسی در "قبر خون آشام" دفن شد
چه کسی در "قبر خون آشام" دفن شد
Anonim
چه کسی در "قبر خون آشام" دفن شد - قبر ، خون آشام
چه کسی در "قبر خون آشام" دفن شد - قبر ، خون آشام

"گورهای خون آشام" در سراسر اروپا یافت می شود. اینها می توانند دفن هایی با سر بریده یا جسد خرد شده توسط سنگ ها باشند ، یا می توانند به سادگی بقایای صورت رو به پایین باشند. جالب اینجاست که تفسیر اولیه همه گورها مانند "گور خون آشام" نه تنها توسط دانشمندان حرفه ای ، بلکه فقط توسط کارگرانی که در یکی از حفاری ها کار می کردند ، ارائه شده است.

تصویر
تصویر

علاقه به همه چیز مرموز و واژگون ساختن ایده های فعلی به گذشته کار خود را انجام داد: نسخه ای غیرقابل انکار در مکان های متداول در آثار علمی و رسانه های جمعی تبدیل شده است. Lenta.ru ، به همراه مورخان لهستانی ، تصمیم گرفتند این فرضیه را از نظر قدرت آزمایش کنند.

در مطبوعات جهان و حتی در مجلات علمی جدی ، نشریاتی به طور مرتب در مورد چگونگی پیدا شدن قبرهای خون آشام توسط باستان شناسان منتشر می شود. در سال 2009 ، جرم شناسان ایتالیایی زنی را خون آشام اعلام کردند که جمجمه او با آجری در دندان هایش در جزیره لازارتتو نووو (ونیز) در میان افرادی که در اثر همه گیری طاعون در قرن شانزدهم جان خود را از دست داده بودند ، پیدا شد. در سال 2011 ، دو مرد از قبرهای قرن 9 در کیلتشین (ایرلند) خون آشام نامیده شدند (و تقریباً قدیمی ترین آنها در اروپا).

سنگ های موجود در دهان ، به گفته باستان شناسان ، باید از بلند شدن آنها از قبر و آسیب رساندن به موجودات زنده جلوگیری می کرد. اما اغلب قبرهای غولها در قلمرو لهستان یافت می شوند: از پومرانیای غربی تا زیرکارپاتیا و از کراکوف تا گدانسک. شاید واقعیت این است که ترس از خون آشام ها در سراسر اروپا از فولکلور اسلاوی شروع به گسترش کرد و در لهستان ، غولها مردم را بیشتر از جاهای دیگر مورد آزار و اذیت قرار دادند (حداقل قربانیان آنها چنین اعتقاد داشتند).

نسل جدیدی از دانشمندان لهستانی فرضیه ای متفاوت و نه چندان عجیب را مطرح کرده اند: "گورهای خون آشام" متعدد به دلیل اشتباهات روش شناختی و حدس های باستان شناسان قرن بیستم بوجود آمده است ، که به راحتی همه دفن های غیر معمول را به خونخواهان اهدا کردند. نویسندگان مقاله در مجله World Archaeology گونه شناسی گورهای عجیب را ایجاد کردند و گزینه های مختلفی را برای وقوع آنها در نظر گرفتند - از بی کفایتی گورکنان تا اعدام های نمایشی جنایتکاران.

زنده و مرده

یافتن وضعیت واقعی جادوگران ، جادوگران ، گرگ ها و غوغاها یکی از جذاب ترین پرسش های تاریخ و مردم شناسی است. هنوز مشخص نیست که آنها واقعاً وجود داشته اند (حداقل به عنوان افرادی که عمداً مراسم سحر و جادو را ممنوع کرده اند) یا فقط افراد بی گناه بیمار ، قربانی تهمت ، فوبیا و روان پریشی بستگان و همسایگان بوده اند. کافی است به یاد بیاوریم شکارهای عظیم جادوگران که در بسیاری از کشورها رخ داد ، قربانیان آن هزاران نفر بودند.

همین خون آشام را می توان با یک بیماری نادر ژنتیکی خون (پورفیری) توضیح داد ، که علائم آن در ظاهر غول کلاسیک مناسب است. نور خورشید در بیماران منع مصرف دارد ، پوست اطراف لب و لثه خشک می شود ، به همین دلیل است که دندانهای پیشین در معرض لثه قرار می گیرند. پورفیرین روی دندان ها قرار می گیرد و آنها را قرمز می کند.

اما ، جادوگران و خون آشام ها واقعاً چه کسانی بودند ، وجود آنها واقعیتی مسلم در روانشناسی و زندگی معنوی مردم قرون وسطی بود که به نوبه خود بر زندگی مادی تأثیر گذاشت. دانشمندان باید رویدادهای واقعی تاریخ و انگیزه های روانی آنها را بازسازی کنند ، از جمله برای اشیایی مانند دفن.

در قرون وسطی ، در سرزمینهای اسلاوها ، مانند سایر نقاط اروپا ، کلیسا با تلخی با مراسم تشییع جنازه بت پرست مبارزه کرد.اسلاوها و آلمانی ها همچنان چیزهای ارزشمندی را در گور قرار می دهند که در زندگی پس از مرگ برای متوفی مفید خواهد بود. در طول شب زنده داری بر مرحوم ، آنها شعار و سرود می دادند و آنها را با رقص آیینی همراه می کردند. کشیشان در این مورد بسیار منفی بودند: از این گذشته ، طبق آموزه های مسیحی ، روح شخص به بهشت یا جهنم ، به سوی خدا رفت ، و نه به "دنیای مردگان" خاص ، جایی که ، به نظر مردم عادی ، لازم بود برای اطمینان از عبور ایمن با کمک شعائر جادویی ، به طوری که متوفی به زنده ها آسیب نرساند.

با این حال ، حتی با گسترش مسیحیت در بین توده های وسیع اروپاییان (از جمله اسلاوها) ، تقسیم مردگان به "پاک" ، که به مرگ طبیعی کشته شدند و "ناپاک" باقی ماند - این دسته می تواند شامل خودکشی ، غرق شده ، اعدام شده ، غیریهودیان ، جادوگران و نوزادان تعمید داده نشده. چنین مرده هایی در پشت حصار کلیسا ، در چهارراه یا به طریقی غیرمعمول دیگر دفن شده بودند - زیرا می ترسیدند که برای بازگشت به جهان زنده ها بازگردند.

سبکی غیرقابل تحمل در تفسیر

در سال 1957 ، مورخ Bonifacy Zielonka مقاله ای را در مورد تشریح دفن های غیر معمول در کویاویا (شمال لهستان) منتشر کرد: یک زن با صورت رو به پایین دفن شد و یک مرد سر بریده (جمجمه بین پاهای او پیدا شد). یکی از کارگران محل حفاری تصمیم گرفت که قبر یک جادوگر (strzhigi) در مقابل او قرار دارد - و دانشمند با این نسخه موافقت کرد! با دست سبک یک کارگر بیل بیگانه ، چنین تفسیری به کار علمی رسید.

حفاری در گورستان باستانی "خون آشام" در گلیویس ، لهستان

تصویر
تصویر
تصویر
تصویر

در دهه های 1960 و 1990 ، باستان شناسان ده ها قبر از این قبیل را شرح دادند ، اما به دنبال گمانه زنی در مورد علل آنها نبودند. ذکر مختصر اینکه مردگان خطرناک به این منظور دفن شدند تا از بازگشت آنها از دنیای دیگر جلوگیری شود تبدیل به جزم شد و از یک تک نگاره به دیگری سرگردان شد. در عین حال ، مورخان هیچ مدرکی مبنی بر اعتقاد اسلاوهای غربی در قرون وسطی اولیه به "مردگان زنده" ندارند. از دهه 1970 همه دفن های عجیب و غریب "ضد خون آشام" نامیده می شوند.

فقط در دهه 2000 ، باستان شناسان ، با پیوستن به تاریخ نویسان قرون وسطی ، توجه شایسته ای به زمینه اجتماعی و قانونی دفن ها - فرهنگ قانونی قرون وسطی ، مطالعه ابزارهای خاص اجرایی و از همه مهمتر متون (تواریخ) و داستانهایی در مورد دادگاهها و اعدام جنایتکاران). نویسندگان مقاله در باستان شناسی جهان تفسیر نهایی و غیرقابل انکار از دفن های عجیب قرن X-XIII ارائه نمی دهند ، اما از همکاران و خوانندگان دعوت می کنند تا با آنها در مورد اینکه چه کسی ، چگونه و چرا می تواند در آنها دفن شده است فکر کنند.

اقدامات احتیاطی ، اشتباهات و جنایات

اولین قبرهای غیر معمول شناخته شده در لهستان به قرن دهم برمی گردد. قبل از این ، اسلاوهای غربی مردگان را سوزاندند و تشخیص عجیب و غریب در سرنوشت مردگان از بقایای سوزانده شده غیرممکن است. باستان شناسان سه نوع اصلی دفن غیر عادی را توصیف می کنند: مرده مستعد است ، سر بریده می شود و سنگها بر روی جنازه قرار دارند.

طرح های دفن غیر عادی: از زلوتا پینچوفسکا ، استارا زامک ، تسدین و رادوم

تصویر
تصویر

گورهای "رو به پایین" در سراسر اروپای اولیه قرون وسطی یافت شد - در میان آنگلوساکسون ها ، اسکاندیناوی ها و اسلاوها. محل دفن زن جوان اهل گویازدوو (غرب لهستان) ، که در سال 1937 کشف شد ، در لهستان به خوبی شناخته شده است. او مستعد دفن شد ، سرش را به سمت جنوب برگردانید و صورتش را به سمت غرب برگردانید. این قبر شامل سه حلقه سربی ، حلقه های مفرغی و نقره ای و یک چاقوی آهنی در غلاف چرمی بود.

فراوانی ارزشها ، همراه با روش غیرمعمول مکان یابی متوفیان ، برای باستان شناسان به یک معما تبدیل شده است. در فرهنگ عامیانه ، اولین نشانه ها برای چنین رفتاری با مردگان در قرن شانزدهم یافت می شود ، و مشهورترین متن (رساله در مورد Strzhygs) بیان می کند که چگونه در سال 1674 یک سیلسی پس از مرگش به یک خون آشامنده استرژین (دیو) تبدیل شد.

کشیش محلی دستور داد تا قبر را کنده و صورت متوفی را پایین بیاورند ، اما شب بعد او دوباره از قبر برخاست و پسرش را کشته بود. فقط وقتی سر جنازه بریده شد ، دیگر مزاحم جامعه نشد.

با این حال ، باستان شناسان یادآور می شوند ، در پشت چنین منابع دیدنی دوران مدرن ، می توان فراموش کرد که در قرون وسطی افرادی با سر به زیر مدفون شده بودند که در آنها اتفاق شرم آور در زندگی رخ داده است و به معنای واقعی کلمه ، نمی توانند در چشمان همسایگان خود نگاه کنند. به عنوان مثال ، آنها پادشاه فرانسه پپن کوتاه را دفن کردند.

آنها برای نجات خود از چشم شرور متوفی به شیوه ای مشابه عمل کردند. سرانجام ، نمی توان اشتباهات گورکنان را که با عجله اجساد را دفن کردند ، تخفیف داد. یعنی ترس از بازگشت متوفی از زندگی پس از مرگ برای نوشیدن خون زنده ها ، محتمل ترین دلیل دفن با رو به رو نیست.

اجساد سر بریده اغلب در قلمرو لهستان یافت می شود: این جمجمه ها بدون اسکلت و اسکلت بدون جمجمه و گورهایی است که جمجمه در آن دفن شده است. به عنوان مثال ، در دمبچینو (پومرانیا غربی) ، بقایای یک زن حدود 50 ساله بدون سر پیدا شد. جمجمه او به احتمال زیاد از زمین کنده شده و در مجاورت صورت دفن شده است.

در کالدوس (کویاویا) ، یک قبر دوگانه پیدا شد: مردی که با توجه به زخم های مهره هایش ، سر بریده شد ، و زن کنار او استخوان های قلبی شکسته بود. البته بریدن سر در عامیانه و حتی در منابع مکتوب یکی از اقدامات مهمی است که از بلند شدن مردگان خطرناک از قبر جلوگیری می کند.

با این حال ، دانشمندان می نویسند ، و توضیحات معمولی تری نیز وجود دارد: سرها اغلب توسط مجرمان قطع می شد. در بسیاری از گورهای لاک پشت ها سوراخ های مشخصی وجود دارد که با یک ابزار تیز ساخته شده اند: به احتمال زیاد ، سرهای بریده شده ابتدا روی چوب و ستون آویزان شده اند.

بنابراین ، در قرون وسطی ، جنایتکار به طور همزمان مجازات می شد و کسانی که ممکن بود از او پیروی کنند ، مرعوب می شدند. طبق چینه شناسی ، حتی یک چوب چوبی در قبر ، وسیله ای برای مبارزه با خون آشام ها نبود ، بلکه وسیله ای برای ایجاد رعب و وحشت در مردم بود - با قرار دادن سر بر روی آن ، تیر در بالای تپه در زمین گیر کرد. قبرستان واقع شده بود (دفن در وولین ، پومرانیا غربی).

دفن از Tsedynia (بازسازی هنرمند)

تصویر
تصویر

سرانجام ، گورهایی با سنگ وجود دارد - بیش از بیست قبر در لهستان پیدا شده است ، قدمت آنها به قرن X -XIII برمی گردد. در چنین قبرهایی ، سنگ معمولاً در محل جمجمه (گوری از تسین ، در تصویر) یا در قسمتهای مختلف بدن متوفی یافت می شد. منابع اسکاندیناوی در مورد سنگسار به عنوان مجازات جادوگری می نویسند ، اما متون لهستانی در مورد آن ساکت هستند.

این احتمال وجود دارد که سنگها طوری طراحی شده باشند که مردگان را از قبرها بیرون نگذارند ، اما نسخه دیگری نیز وجود دارد: سنگ سر مرده را به پهلو نگه داشته و او را مجبور کرده است "به شرق" نگاه کند (در صورت لزوم توسط مراسم تشییع جنازه مسیحیان). همه چیز را می توان حتی ساده تر توضیح داد: سنگ ها می توانند از گورها در برابر سارقان و حیوانات وحشی محافظت کنند (دفن رادوم ، در تصویر).

ترس ها و افسانه ها

تاریخچه "قبر خون آشام ها" ، محبوبیت آنها در جهان علمی و سپس در رسانه های جمعی ، بیانگر این است که مردم اغلب چگونه تمایل دارند "ترس" و افسانه های مورد علاقه خود را به گذشته "واژگون" کنند. در همان ردیف - جستجوی تصاویر بیگانگان در نقاشی های صخره ای و نقاشی های دیواری معبد. مردم قرون وسطی زندگی بسیار سختی را گذراندند و ترس های زیادی نیز برای خود داشتند: قبل از گرسنگی و بیماری ، شوالیه ها و دزدان ، شیطان و جهنم ، چشم بد و نفرین ، جادوگران و خونخواهان.

گذار به دنیایی دیگر یکی از نقاطی بود که این ترس ها در آن متمرکز شده بودند و همچنین راه های مقابله با آنها. به تازگی دانشمندان شروع به درک کرده اند که تبدیل ایده های مدرن به گذشته نه تنها تاریخ را مخدوش می کند ، بلکه تصویری بسیار ضعیف تر و محوتر از گذشته ارائه می دهد.

توصیه شده: