اسرار نئاندرتال ها

فهرست مطالب:

تصویری: اسرار نئاندرتال ها

تصویری: اسرار نئاندرتال ها
تصویری: اسرار شگفت انگیزترین دره تاریخی جهان؛ کشف غاری با قدمت بیش از 54 هزار سال 2024, مارس
اسرار نئاندرتال ها
اسرار نئاندرتال ها
Anonim

آنها اولین ساز موسیقی را اختراع کردند ، لباس پوشیدند و سالها از یک قبیله مجروح مراقبت کردند ، همانطور که برخی دانشمندان نئاندرتال ها را می بینند - شاید اقوام دور انسان مدرن

اسرار نئاندرتال ها - نئاندرتال ، مرد باستانی
اسرار نئاندرتال ها - نئاندرتال ، مرد باستانی

بقایای فسیلی نئاندرتال ها - انسان های بزرگ شبیه شامپانزه ها - اولین بار در سال 1856 در آلمان کشف شد. ویژگی های بدن آنها - برجستگی های ابرو و پاهای خم شده در زانو - در ابتدا توسط برخی از محققان برای نشانه های آسیب شناسی گرفته شد.

مارسل بولت دیرینه شناس فرانسوی اولین کسی بود که به این نتیجه رسید که این فسیل های یک انسان باستانی است. این او بود که تصویر وحشی زانو خم شده را که اکثر مردم هنگام گفتن "نئاندرتال" تصور می کنند ، بازسازی کرد.

و زمین شناس ایرلندی ویلیام کینگ در نظر گرفت که این موجود بیش از حد شبیه میمون است ، بنابراین باید به یک جنس خاص نسبت داده شود. اما در نهایت ، این انسان ها به عنوان نمایندگان نژاد بشر ، اما از گونه ای خاص ، Homo neanderthalensis شناخته شدند.

تصویر
تصویر

ظاهراً نئاندرتال ها در قلمرو اوراسیای مدرن زندگی می کردند ، منطقه سکونت آنها از جزایر بریتانیا تا سیبری و از دریای سرخ تا دریای شمال امتداد داشت. آنها موفق شدند از هرج و مرج آب و هوایی که حداقل 200 هزار سال طول کشید ، جان سالم به در ببرند ، اما حدود 30 هزار سال پیش ، این گونه از روی زمین ناپدید شد.

این باور دیرینه که نئاندرتال ها از بسیاری جهات نسبت به هومو ساپینس پست تر بوده اند ، در حال تجدید نظر است. آنها مهارتهایی را کشف کردند که قبلاً فقط برای انسان مدرن در نظر گرفته می شد. علاوه بر این ، همانطور که در مطالعه ژنوم نئاندرتالها نشان داده شد ، ژنهای انسان و نئاندرتالها بیش از 99 با هم منطبق هستند.

تقریباً 500 هزار سال پیش ، نئاندرتال ها و اجداد انسان های مدرن از یک نسل مشترک جدا شده و سپس ، حدود 45000 سال پیش ، به احتمال زیاد در خاورمیانه ، با یکدیگر تلاقی کردند.

تصویر
تصویر

و اگر اجداد ما عشق ورزیده اند ، و نه جنگ ، در مورد دانشمندانی که آنها را مطالعه می کنند نمی توان همین را گفت. برخی مطمئن هستند که نئاندرتال ها مانند ما فکر می کردند ، مانند ما صحبت می کردند و مانند ما موسیقی ، جواهرات و نمادهایی خلق کردند و شواهد جدیدی به نفع دیدگاه خود پیدا کردند. برخی از دانشمندان حتی معتقدند که ما متعلق به یک گونه هستیم.

اما بسیاری از محققان متقاعد شده اند که هوش نئاندرتال ها قادر به رقابت با هوش N. sapiens نیست. علاوه بر این ، آنها برای اثبات دیدگاه خود ، داده های مطالعات ژنتیکی را نیز ذکر می کنند. بنابراین نئاندرتال ها همسالان ما بودند ، یا این یکی دیگر از گونه های تاسف آور هومینید است؟

فلوت یا استخوان خرس؟

اولین دلایل تجدید نظر در نگرش به نئاندرتال ها در شیوه زندگی آنها یافت شد - شباهت های زیادی با نحوه زندگی اجداد افراد مدرن وجود دارد. به عنوان مثال ، ما می دانیم که نئاندرتال ها نه تنها در غارها و زیر تاقچه های سنگی زندگی می کردند ، بلکه پناهگاه هایی نیز ساخته بودند.

سوراخ هایی در دو محل در فرانسه برای میخ و چوب هایی که به احتمال زیاد از سایبان پشتیبانی می کردند ، یافت شد (انسان شناس آمریکایی ، جلد 104 ، ص 50). یافته های متعدد کانون های 60 هزار ساله نشان می دهد که نئاندرتال ها مالک آتش بوده اند ، اگرچه آنها اولین کسانی نبودند که بر آن تسلط داشتند. اعتقاد بر این است که این نئاندرتال ها بودند که اولین بار موسیقی را اختراع کردند.

تصویر
تصویر

محقق ایوان ترک ، که قدیمی ترین ساز موسیقی شناخته شده را در دیویا بابا (اسلوونی) کشف کرد ، ایجاد آن را به نئاندرتال ها نسبت داد (طبیعت ، جلد 460 ، ص.737) ، اما شکاکان معتقدند که این "فلوت" استخوانی ، 43 هزار سال پیش ایجاد شده است ، چیزی بیش از استخوان ران خرس غار نیست که توسط حیوانات وحشی گاز گرفته شده است.

شواهدی وجود دارد که نشان می دهد نئاندرتال ها لباس می پوشیدند. سارا بیلی از دانشگاه نیویورک (ایالات متحده) معتقد است که مانند اسکیموهای مدرن ، نئاندرتال ها با حیوانات خود پوست حیوانات را نرم کرده اند. "اگر به جمجمه افراد نئاندرتال بالغ نگاه کنید ، متوجه می شوید که دندانهای جلویی آنها اغلب تا لثه ها ساییده شده و دندان های آسیای آنها مرتب هستند. آنها احتمالاً از دندانهای جلویی خود برای پردازش پوست استفاده می کردند."

قبلاً اعتقاد بر این بود که نئاندرتال ها عمدتا لاشه می خوردند ، اما بعداً متوجه شدند که آنها شکار کرگدن و ماموت های بالغ را شکار می کنند. آنها استراتژی های شکار خود را با مناطق اطراف تطبیق دادند: آنها در جنگل ها به شکار تنهایی حمله کردند ، در استپ ها به دنبال گاومیش و دیگر حیوانات گله بودند و پرندگان ، خرگوش ها و حیوانات دریایی را در ساحل جمع آوری کردند.

نئاندرتال ها برای ایجاد ابزارهایی که مشخصه فرهنگ موستری (300.000 تا 30.000 سال قبل از میلاد) بود ، به مهارت و مهارت برنامه ریزی زیادی نیاز داشتند. برای ایجاد هلی کوپتر با سنگ چکش ، لازم بود که قطعه کار را با دقت آماده کنید.

توماس وین از دانشگاه کلرادو اسپرینگز ایالات متحده می گوید: "آنها تکنیک هایی را ایجاد کرده اند که بازسازی آنها برای انسان های مدرن دشوار است."

نئاندرتال ها ابزارهای کامپوزیتی را ایجاد و استفاده کردند ، به عنوان مثال ، 127 هزار سال پیش ، اولین نیزه را اختراع کردند. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد 80 هزار سال پیش ، نئاندرتال ها چسبی را ایجاد کردند که با آن یک نوک سنگی به دسته نیزه چسبانده شد - برای این کار رزین توس را بدون اکسیژن گرم می کردند.

در گذشته ، دیدگاه گسترده ای برای توضیح دستاوردهای فناوری نئاندرتال ها ، که در اواخر وجود آنها ظاهر شد ، با کپی کردن شیوه زندگی N. sapiens وجود داشت ، اما مطالعه مکانهای نئاندرتال ها در جنوب ایتالیا (42 هزار سال قبل از میلاد) این را رد می کند. دست کم در این منطقه ، نئاندرتال ها ابزارهای سنگی و استخوانی زیادی ایجاد کردند که با ابزارهای اولیه انسان هایی که در شمال زندگی می کردند متفاوت بود.

آنچه می تواند DNA بگوید

در ماه مه 2010 ، تیمی از دانشمندان به سرپرستی ریچارد گرین در دانشگاه کالیفرنیا (ایالات متحده) و سوان پابو در موسسه انسان شناسی تکاملی ماکس پلانک در لایپزیگ ، آلمان ، به یک کشف شگفت انگیز دست یافتند. بر اساس قطعات استخوانی سه نئاندرتال که 40 هزار سال پیش در کرواسی زندگی می کردند ، آنها 60 درصد از ژنوم نئاندرتال ها را بازیابی کردند و همچنین اولین مقایسه ژنتیکی دقیق نئاندرتال ها و انسان های مدرن را انجام دادند.

معلوم شد که نئاندرتال ها و انسان های مدرن از نظر ژنتیکی به اندازه دو انسان مدرن به هم نزدیک هستند: در دو نفر ، مقدار کل DNA به 99.9 reaches و در نئاندرتال و انسان - 99.8 reaches می رسد. این یک شواهد مطمئن است که ما یک جد مشترک داشتیم ، که 500 هزار سال پیش از آن جدا شدیم.

دو نوع یا یک؟

با کمال تعجب ، افراد غیر آفریقایی تبار بیشتر شبیه نئاندرتال ها هستند تا آفریقایی ها-دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که تقریباً 1-4 درصد از DNA افراد غیر آفریقایی از نئاندرتال ها به ارث رسیده است. غیر آفریقایی ها تنها در صورتی می توانند این ژن ها را بدست آورند که از آفریقا به سایر نقاط جهان با نئاندرتال ها عبور کنند. دانشمندان معتقدند که این اتفاق می تواند در خاورمیانه 5 هزار سال پیش رخ داده باشد. این یافته غیرمنتظره بود زیرا مطالعات قبلی روی DNA میتوکندری نئاندرتال و کروموزوم Y هیچ شواهدی مبنی بر تلاقی با اجداد انسان مدرن نشان نداد.

آن بخشهایی از DNA که ما را از نئاندرتال ها متمایز می کند ، جالب توجه نیستند. دانشمندان 78 ژن معمولی برای انسان های امروزی کشف کرده اند که نئاندرتال ها ندارند. این تفاوتها جهشهایی هستند که با فردی رخ داده است که پس از آن از جد مشترک جدا شده است.اینها شامل ژن هایی است که بر عملکرد حسی ، ادراک ، تعامل اجتماعی ، متابولیسم و ایمنی تأثیر می گذارد. گرین می گوید: "ما هنوز دقیقاً نمی دانیم که توانایی های شناختی انسان ها و نئاندرتال ها چگونه با هم تفاوت دارند." اما اکنون می دانیم به کجا باید نگاه کنیم."

به طور طبیعی ، دانشمندان امیدوار نبودند که ژنی را پیدا کنند که انسان و نئاندرتال ها را متمایز کند ، با این وجود آنها به ژن RUNX2 علاقه زیادی داشتند. جهش در این ژن باعث تغییرات اسکلتی می شود ، از جمله شکل گیری قوس های فوقانی فوقانی سینه به شکل ناقوس ، مشخصه نئاندرتال ها. پابو می گوید: "این یک کشف بسیار جالب است." شاید این ژن یافته های باستان شناسی را تأیید کند. »

برخی از محققان امیدوار بودند که مقایسه ژنوم ها مناقشه ای را که سالهاست ISO در جریان است حل کند ، آیا نئاندرتال ها و انسان های امروزی متعلق به یک گونه هستند یا نه؟ معیار رسمی این است که گونه های مختلف بیولوژیکی نمی توانند با یکدیگر آمیخته شده و فرزندان به دنیا آورند. اما ، به گفته پابو ، در مورد گروه های نزدیک مانند نئاندرتال ها و انسان ها ، این تعریف از گونه بیشتر گیج کننده است تا وضوح.

تدفین نئاندرتال ها

این باور عمومی وجود دارد که نئاندرتال ها مردگان خود را دفن می کردند. اولین دفن (120 هزار سال قبل از میلاد) ، متعلق به N. sapiens ، در غار اسخول در کوه کارمل (اسرائیل) واقع شده است. دفن خودکار نئاندرتال ها در چندین مکان کشف شده است. به عنوان مثال ، در La Chapelle-aux-Seine ، دفن یک پیرمرد پیدا شد ، 60 هزار سال پیش ساخته شده بود ، و در غار Teshik-Tag ، دفن یک کودک نه ساله کشف شد که توسط شاخ احاطه شده بود. از بزهای کوهی ، 70 هزار سال پیش ایجاد شده است.

دفن ده نئاندرتال کشف شده در غار شنیدر (کردستان عراق) نیز مربوط به همان زمان است. یان تترسال از موزه تاریخ طبیعی آمریکا در نیویورک ، نویسنده کتاب انسان های منقرض شده ، خاطرنشان می کند که یکی از این دفن ها نشان می دهد که نئاندرتال ها سالها قبل از مرگ از قبیله مجروح مراقبت می کردند ، "یک مثال بارز همدلی و نگرانی در گروه های اجتماعی ، این احتمالاً وجود نقش های پیچیده اجتماعی را نشان می دهد."

تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر

همچنین در شانیدار ، یک قبر معروف کشف شد که حاوی مقدار زیادی گرده گل بود. این مثال غالباً به عنوان شواهدی مبنی بر اینکه نئاندرتال ها دارای اعمال شیمانی و دفن آیینی هستند ذکر می شود.

در حالی که این ادعا بحث برانگیز است ، اخیراً شواهد بیشتری پیدا شده است که نئاندرتال ها دارای تفکر نمادین هستند. جوآئو زیلهائو از دانشگاه بریستول (انگلستان) و فرانچسکود اریکو از م Instituteسسه ماقبل تاریخ و زمین شناسی کواترنر در تالانس (فرانسه) در دو غار در اسپانیا پوسته های سوراخ دار با رنگدانه های قرمز و زرد و همچنین پوسته های تزئین شده با مخلوطی از چند رنگدانه

علاوه بر این ، یکی از غارها در 60 کیلومتری دریا واقع شده است. به گفته محققان ، این یافته ها نشان می دهد که نئاندرتال ها خود را با آثار نمادین آراسته اند. علاوه بر این ، این تزئینات 50 هزار سال پیش ، مدتها قبل از آمدن مردم به این منطقه ایجاد شده است. به نظر می رسد که نئاندرتال ها هنوز قادر به ایجاد چیزی جدید هستند.

تا به امروز ، هیچ مدرکی مبنی بر خلق نقاشی غار توسط نئاندرتال ها وجود ندارد: اولین نقاشی های غار 20 هزار سال پیش ، پس از انقراض نئاندرتال ها ظاهر شد. با این حال ، Zilhao معتقد است که نئاندرتال ها می توانند تصاویر موقت ایجاد کنند - به عنوان مثال ، بدن خود را با رنگ آمیزی کنند و اطلاعات نمادین در مورد سلسله مراتب در گروه منتقل کنند.

زبان نئاندرتال

به طور معمول ، تفکر نمادین با مهارت دیگری که فقط برای افراد مشخص است - زبان مرتبط است. آیا شواهدی وجود دارد که نئاندرتال ها بتوانند صحبت کنند؟ رالف هالووی از دانشگاه کلمبیا (ایالات متحده) در این مورد مطمئن است.وی صدها جمجمه نئاندرتال را مورد مطالعه قرار داد و دریافت که حتی اگر برای بدن بزرگتر نئاندرتال ها تنظیم شده باشد ، اندازه مغز آنها تنها چند درصد با اندازه انسانهای امروزی متفاوت است. و قسمت جلویی و نواحی گفتاری ، حتی با وجود برجستگی های عظیم ابرو ، به سختی با ما تفاوت دارد.

علاوه بر این ، آزمایش های ژنتیکی نشان داد که نئاندرتال ها دارای یک نوع ژن FOXP2 هستند که معمولاً با زبان ارتباط دارد. در همان زمان ، فسیل های موجود در غار کیبارا (اسرائیل) نشان می دهد که یک استخوان U شکل در گردن نئاندرتال ها ، که طناب های گفتاری کلیدی به آنها وصل شده است ، با ما تفاوت نداشت. هالووی می گوید: "من مطمئن هستم که آنها زبان داشتند."

Image
Image

فیلیپ لیبرمن ، زبان شناس دانشگاه براون در پروویدنس (رود آیلند ، ایالات متحده) ، با این نظر موافق است. با این حال ، او خاطرنشان می کند که 50 هزار سال پیش ، نه نئاندرتال ها و نه انسان ها نتوانستند انواع صداهایی را که انسان مدرن در اختیار دارد تولید کنند (اعزامی ، جلد 49 ، ص 15).

لیبرمن ، که تمام جمجمه های موجود را مورد مطالعه قرار داد ، اعم از Homo erectus 1.6 میلیون سال سن و پایان جمجمه H. sapiens 10 هزار ساله ، به این نتیجه رسید که هیچ یک از این گونه ها نمی توانند صداهای مصوت را تلفظ کنند [و] ، [در] و [a]. مدلهای کامپیوتری ایجاد شده توسط رابرت مک کارتی از دانشگاه آتلانتیک فلوریدا در Eoka Raton (ایالات متحده) از این نظریه پشتیبانی می کنند.

با در نظر گرفتن این شواهد جدید ، اریک گرینکلوس از دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس ، ایالات متحده ، دیدگاه جدیدی را در مورد نئاندرتال ها تدوین کرد:

او می گوید: "اگر شواهد باستان شناسی برای نئاندرتال ها در اروپا و انسانهای مدرن در آفریقا یا خاورمیانه را در یک دوره زمانی مشابه ، با استثناهای کمیاب مقایسه کنیم ، آنها به طور قابل ملاحظه ای مشابه هستند". "نئاندرتال ها انسان بودند و احتمالاً همانند ما توانایی های ذهنی داشتند."

پرونده بسته است؟ شاید. با این حال ، برخی از محققان هستند که به شدت با این دیدگاه مخالف هستند. "مسیرهای نئاندرتال ها و انسان های مدرن 500 هزار سال پیش از هم جدا شدند ، آنها به طور جداگانه در اروپا و آفریقا تکامل یافتند. به نظر می رسد که آنها با یک میلیون سال تکامل از هم جدا شده اند ، - پل ملارز از دانشگاه کمبریج (انگلستان) می گوید. اگر در آناتومی و ساختار مغز اختلافی وجود نداشته باشد ، عجیب خواهد بود. " ملارس معتقد است که تفاوت قابل توجه در توانایی شناختی این دو گونه به دلیل تفاوت های بیولوژیکی است.

سال گذشته نشریه ای در مورد ژنوم نئاندرتال ها شواهدی برای اثبات این نظر ارائه داد. علیرغم این واقعیت که تفاوت بین ژنوم نئاندرتال ها و انسان های مدرن تنها 1 است ، جهش ها صدها ژن را تحت تأثیر قرار داده است. تعیین دقیق تفاوت ژن ها در بین ما بسیار دشوار است ، زیرا بازسازی ژنوم هنوز به پایان نرسیده است.

با این حال ، یوهانس کراوس از دانشگاه توبینگن آلمان ، قبلاً اشاره کرده است که برخی از ژن های متفاوت بر نحوه عملکرد مغز تأثیر می گذارد. او می گوید: "شاید تفاوت اصلی بین نئاندرتال ها و انسان ها در مهارت های اجتماعی آنها باشد."

حمایت بیشتر برای این دیدگاه از مطالعه فیلیپ هانس و همکارانش در موسسه انسان شناسی تکاملی ماکس پلانک در لایپزیگ حاصل می شود. آنها بازسازی مجازی جمجمه نوزادان نئاندرتال و نوزاد انسان مدرن را مقایسه کردند. همانطور که معلوم شد ، مغز یک انسان نئاندرتال و مغز یک فرد مدرن در بدو تولد تفاوتی با هم ندارند ، اما در سال اول زندگی آنها متفاوت رشد کردند و این دوره برای عملکردهای شناختی بسیار مهم است.

برخی از مقامات معتقدند که نئاندرتال ها تفکر محدودی داشتند. لوئیس بینفورد از دانشگاه متدیست جنوبی در دانشگاه پارک ، تگزاس ، ایالات متحده استدلال می کند که بر اساس شیوه زندگی نئاندرتال ها ، آنها برنامه ریزی ضعیفی داشتند. AUynn متقاعد شده است که حافظه نئاندرتال ها نسبت به انسان های امروزی کمتر است ، یعنی می توانند اطلاعات کمتری را پردازش کنند.

Image
Image

استفان میتن از دانشگاه ریدینگ (انگلستان) معتقد است که نئاندرتال ها از جهان طبیعی آگاهی دارند ، می توانند مواد را دستکاری کرده و در جامعه تعامل داشته باشند. با این حال ، او خاطرنشان می کند که آنها فاقد "انعطاف پذیری شناختی" و "تسلط بر استعاره" برای اتصال این مناطق از دانش هستند ، به این معنی که آنها نمی توانند اشیاء نمادین پیچیده ای ایجاد کنند.

ملارس مخالف این است که نئاندرتال ها قادر به تفکر نمادین بودند ، که Zilhao آنها را بر اساس پوسته های یافت شده در اسپانیا به آنها نسبت می دهد: "من معتقدم که Zilhao عمیقا در اشتباه است. اگر این بهترین چیزی است که نئاندرتال های سراسر اروپا توانسته اند در 250 هزار سال از وجود خود به دست آورند ، پس خدا به آنها کمک کند."

اما به هر حال ، افراد مدرن که در این زمان زندگی می کردند با نبوغ خاصی متمایز نبودند. حتی ملارس اعتراف می کند که تفاوت بین دستاوردهای انسان ها و نئاندرتال ها در یک زمان حداقل بوده است. اما در حدود 50 هزار سال پیش ، مردم اولیه موفق شدند بسیار جلوتر بروند ، "انفجار بزرگی" از فعالیت نمادین ، مجسمه های تراشیده ، دفن های متفکرانه ، جواهرات شخصی و (بعد از مدتی) حکاکی روی سنگ ظاهر شد. ملارس استدلال می کند که وقتی انسانهای مدرن به اروپا آمدند ، فناوری ، سازمان اجتماعی و مغز آنها بسیار بهتر بود. او می گوید: "نئاندرتال ها مقابل تیم قوی تری بازی کردند."

ریچارد کلین ، انسان شناس از دانشگاه استنفورد ، کالیفرنیا ، ایالات متحده ، با پل ملارس موافق است که ویژگی های ژنتیکی زمینه ساز برتری شناختی و نمادین انسان های مدرن است.

او می گوید: "برخی از محققان نژادپرستانه می گویند که نئاندرتال ها یا انسان های اولیه از نظر ژنتیکی با ما متفاوت هستند." "من متهم به انتقاد از نئاندرتال ها شدم ، به نظر می رسد من آنها را از رفتن به هاروارد منع می کنم."

با این وجود ، کلاین همچنان ایستادگی می کند. "ژنهای منحصر به فرد برای انسان ممکن است توضیح دهد که چرا)" نئاندرتال ها دیگر با ما نیستند."

برای سنت گراها ، فرض اساسی این است که نئاندرتال ها ناپدید شده اند و ما هنوز وجود داریم. اما تجدیدنظرطلبان نیز چیزی برای پاسخ دادن دارند. نئاندرتال ها ممکن است وجود نداشته باشند ، اما ژن های آنها هنوز زنده است: در ژنوم افراد غیر آفریقایی تبار ، 4 درصد ژن ها از نئاندرتال ها هستند. معلوم می شود که آنها پدربزرگ های ما هستند (به "آنچه DNA می تواند بگوید" مراجعه کنید).

اگر اندازه جمعیت نئاندرتال ها بازسازی شود ، این حتی شگفت انگیزتر است: تنوع محدود در DNA میتوکندری این امکان را می دهد که جمعیت آنها را تنها در 3500 نفر تخمین بزنیم. همانطور که Zilhao اشاره می کند ، مخزن ژنتیکی انسان های مدرن در آفریقا چندین برابر مخزن نئاندرتال ها بوده است. اگر یک لیتر رنگ سفید را با 100 لیتر رنگ سیاه مخلوط کنید چه اتفاقی می افتد؟ او می گوید 101 لیتر رنگ سیاه دریافت می کنید ، این دقیقاً همان چیزی است که مطالعات ژنتیکی نشان می دهد.

توصیه شده: