یک بیمار روانپزشکی غیر معمول با داستان هایی از امپراتوری کهکشانی و تمدن کوتوله

فهرست مطالب:

تصویری: یک بیمار روانپزشکی غیر معمول با داستان هایی از امپراتوری کهکشانی و تمدن کوتوله

تصویری: یک بیمار روانپزشکی غیر معمول با داستان هایی از امپراتوری کهکشانی و تمدن کوتوله
تصویری: ده نشانه هشداردهنده بیماری های روانی 2024, مارس
یک بیمار روانپزشکی غیر معمول با داستان هایی از امپراتوری کهکشانی و تمدن کوتوله
یک بیمار روانپزشکی غیر معمول با داستان هایی از امپراتوری کهکشانی و تمدن کوتوله
Anonim
یک بیمار روانپزشکی غیر معمول با داستان هایی از امپراتوری کهکشانی و تمدن گنوم ها - روانپزشک ، روان درمانگر ، روان
یک بیمار روانپزشکی غیر معمول با داستان هایی از امپراتوری کهکشانی و تمدن گنوم ها - روانپزشک ، روان درمانگر ، روان

از زمان های قدیم ، افرادی که هرگونه انحراف در روان داشتند ، توسط اطرافیان خود اجتناب می شدند. افراد عادی ممکن است به طور غریزی احساس کنند که بسیاری از بیماران روانی دارای انرژی بسیار قوی هستند. آنها ، به اصطلاح ، هیپنوتیزم کننده های خودجوش هستند ، قادرند با درک مخدوش خود از جهان ، و فریب خیال های عجیب و غریب را به مخاطب القا کنند. بیهوده نیست که آنها می گویند صد فرد عادی یک بیمار روانی را متقاعد نمی کنند ، اما یک بیمار روانی صد فرد عادی را متقاعد می کند.

بسیاری از روانپزشکان تأثیرات مشابهی را از طرف بیماران خود تجربه کرده اند. در میان آنها یک روان درمانگر آمریکایی وجود دارد رابرت لیندنر (1914-1956).

Image
Image

امپراتور یک کهکشان دور

یک روز تابستانی در سال 1953 ، یک بیمار غیرمعمول وارد مطب دکتر لیندنر شد که در بالتیمور تمرین می کرد - کارمند یکی از مراکز تحقیقاتی دولتی مخفی ، که در نیومکزیکو مستقر بود.

او برای معاینه به روان درمانگر مشهور با شهرت عالی در دنیای پزشکی ارجاع داده شد ، زیرا رئیس آزمایشگاه محل کار این فرد متوجه برخی عجایب در رفتار او شد. با این حال ، در اولین دقایق ارتباط ، بازدید کننده پزشک را به عنوان یک فرد کاملاً عادی تحت تأثیر قرار داد. او چهره ای زیبا با پیشانی بلند ، ظاهری هوشمندانه داشت.

در اینجا آنچه رابرت لیندنر در کتاب یک ساعت 50 دقیقه می نویسد: مجموعه ای از داستانهای واقعی از تمرین روانکاوی ، که در سال 1955 منتشر شد ، آمده است:

"وقتی او را در دفتر خود دیدم ، تصور او به عنوان یک دانشمند دیوانه از بین رفت. مردی با ظاهری پرانرژی و متوسط با چشمانی شفاف و روشن با کت و شلوار ساخته شده از پارچه راه راه هندی ، با وجود سفر طولانی و رطوبت بدون چین و چروک."

اما اولین تصور به محض از بین رفتن کرک آلن(با چنین نام مستعار پزشک او را در کتاب معرفی کرد) شروع به توضیح علت مراجعه وی به روان درمانگر کرد. او اظهار داشت که توانایی سفر به جهان کیهانی را دارد ، بسیاری از آنها را بازدید کرده و حتی در کهکشان صدها سال نوری از زمین امپراتوری داشته است.

به عنوان اثبات ، او چندین پوشه پف کرده با متن تایپ شده - گزارشی از ادیسه فضایی خود - 200 فصل در 12 هزار صفحه ارائه کرد. این خاطرات با یک فرهنگ لغت چشمگیر از اصطلاحات و اسامی بیگانه ، 82 نقشه رنگی از قاره ها که در آنها ناشناخته برای سیاره قرار دارد ، 61 طرح از نشانه های معماری ساخته شده توسط ساکنان این سیارات ، جداول تبارشناسی حاکمان آن کشورها همراه بود. او از بسیاری از نقشه های ستاره ای با صورت های فلکی ناآشنا دیدن کرد.

و علاوه بر آن - یک مونوگرافی 200 صفحه ای که در آن کرک آلن حکومت خود را در مورد امپراتوری کهکشانی شرح داده است. در پایان این کار ، یک جدول با تاریخ وقایع اصلی ، به ویژه نبردهایی که نیروهای دلاور تحت رهبری خردمندانه او پیروز شده بودند ، قرار داده شد.

سرانجام ، پزشکان توسط 44 پوشه موضوعی ارائه شده توسط آلن "حاوی اطلاعات مفصل در مورد سیارات مختلف که امپراتوری کهکشانی او را تشکیل می دهند" به پایان رساندند.

هر کدام دارای برچسب هایی مانند "Fauna on Srom Olma I" ، "Transport of the Seraneb System" یا "Application of Unified Theory Field and Mechanics Celestial for Flight Flight" بود.آلن همچنین 306 نقاشی با تصاویر حیوانات بیگانه ، گیاهان ، حشرات ، لباس ، وسایل نقلیه ، اسلحه ، آلات موسیقی و مبلمان ارائه کرد.

به طور خلاصه ، همه این مواد چنین تصویر زنده و دقیق و مفصلی را از واقعیت داستانی ردیابی کردند که سازندگان حماسه فضایی دوران ساز "جنگ ستارگان" در مقایسه با آلن رنگ پریده به نظر می رسیدند. اگر کرک آلن حدس می زد که این اثر را به ناشر برساند ، مطمئناً میلیونر می شد.

فقط یک گرفتار وجود دارد. جان رونالد رول تالکین ، جورج مارتین و دیگر کلاسیک های ژانر فانتزی که جهان خود را خلق کردند ، کاملاً آگاه بودند که سرزمین میانه و هفت پادشاهی فقط یک بازی تخیلات آنها بود. و کرک آلن آنقدر سخت بازی کرد که به واقعیت مطلق جهان ایجاد شده توسط تخیل خود اعتقاد داشت. او به معنای واقعی کلمه در آن زندگی می کرد و از واقعیت زمینی دور می شد.

گرفتار تخیلات

رابرت لیندنر خود را در یک بلاتکلیفی قرار داد. چگونه با چنین بیمار غیر معمول برخورد کنیم؟ چگونه می توان او را از دنیای رویاها به واقعیت زمینی بازگردانده ، دوباره به او کمک کرد تا به یک عضو کامل و مفید جامعه تبدیل شود؟ او متوجه شد که با یک مورد بسیار دشوار اختلال روانی روبرو است که در درمان آن باید نهایت ظرافت را نشان داد.

بنابراین ، پزشک از شوک درمانی به عنوان یک روش بسیار شدید و از هیپنوتیزم خودداری کرد ، زیرا ترس داشت که این روش ها فقط می تواند وضعیت بیمار را بدتر کند. در عوض ، پزشک تصمیم گرفت وارد دنیای خیالی آلن شود ، اسناد ارائه شده را با دقت بررسی کرده و با کشف ناهماهنگی ها و پوچی ها در آنها ، به بیمار اشاره کرده و در نتیجه او را در واقعیت این حماسه کیهانی منصرف کند.

اما بعد اتفاقی غیرمنتظره افتاد. لیندنر که عمیق تر وارد تخیلات آلن شد و هر روز با جزئیات جدیدی در مورد ساختار این جهان های تخیلی آشنا شد ، تقریباً در دام تخیلات دیگران افتاد. او بیشتر و بیشتر خود را متوجه این واقعیت می کرد که شروع به درک این کهکشان اختراع شده به عنوان یک کهکشان واقعی کرده بود. یعنی بیماری بیمار عملاً خود پزشک را درگیر کرد.

رفتار خود بیمار به روبرت کمک کرد تا از این دام خارج شود. آلن سرانجام از سوالات دقیق بی پایان پزشک در مورد امپراتوری خود خسته شد. او مطلقاً از نفوذ بی رویه شخص دیگری به واقعیتی که خلق کرده بود خوشش نمی آمد. این فقط دنیای اوست و آلن نمی خواست تخیلات خود را با دیگران در میان بگذارد.

و یک بار کرک به لیندنر گفت که تمام این جهان کیهانی ، سفرهای او در فضا و زمان ، فقط اختراعات احمقانه ای هستند. بنابراین ، بیمار درمان شد. اما او هنوز مجبور بود آزمایشگاه را در نیومکزیکو ترک کند ، زیرا مقامات همچنان با او بی اعتمادی می کردند. او به شهر دیگری نقل مکان کرد و آثار او از بین رفت. و سالها بود که دکتر لیندنر تحت تأثیر خیالات کرک آلن قرار داشت.

والدبروختر از عالم اموات

به احتمال زیاد عود بیمار ، که با نام مستعار کرک آلن شناخته می شود ، 10 سال پس از وقایع فوق اتفاق افتاده است. ریچارد برنر ، روان درمانگر کالیفرنیایی ، در کتاب خود "فراتر از واقعیت" در مورد همان مشکل از نظر پزشکی صحبت کرد.

Image
Image

پرتره شفاهی بیمار و نحوه رفتار او تقریباً با شخصیت کرک آلن ، که فقط کمی بزرگتر است ، مطابقت دارد.

و همچنین در آزمایشگاه مخفی مرتبط با توسعه سلاح های هسته ای کار می کرد. و او همچنین با عجیب بودن رفتار خود از رئیس ناراضی بود.

فقط این بار ، آلن به دنیای زیرین سفر کرد. او جزئیات جالب بسیاری در مورد Krentirmeria - امپراتوری کوتوله ها ، جایی که او والدبروختر بود - به پزشک گفت - چیزی شبیه وزیر اول ، شخصی نزدیک به امپراتور.

آلن ماجراهای خود را در دنیای زیرین ، جغرافیا ، گیاهان و جانوران آن ، ساختار اجتماعی ، آداب و رسوم ساکنان و غیره را در اثری محکم توصیف کرد ، هرچند حجم آن کمتر از "فضایی" است - تنها 3600 صفحه. اما حجم و کیفیت نقشه ها ، جداول و شکل های پیوست شده نیز چشمگیر است و از استعداد فوق العاده نویسنده حکایت می کند.

آلن ادعا کرد که با ورود به لابیرنت غارهایی که از زیر کوه های راکی عبور می کنند ، وارد دنیای زیرین شده است. گنوم ها در اعماق زمین زندگی می کنند و در گذشته های دور از چشم انسان پنهان شده اند. این جهان بسیار شبیه به زمینی است ، دشتها ، کوهها ، رودخانه ها ، جنگلها نیز وجود دارد … فقط آسمان سبز روشن است و خورشید قرمز تیره است ، مانند زمین در هنگام غروب. ظاهراً خورشید زیر زمین هسته زمین است.

ساختار اجتماعی جهان زیرین یک سلطنت مطلق است. قدرت امپراتور بر زندگی و سرنوشت تابعان نامحدود است ، اما او از آن سوء استفاده نمی کند ، او حکیمانه و مهربانانه حکومت می کند و از رفاه مردم و دولت مراقبت می کند.

تمدن گنوم ها ، بر خلاف زمینی ، راه تکنوکراتیک را دنبال نکرد. آنها می دانند چگونه فلزات را استخراج می کنند

از سنگ معدن ، برای ساخت ابزار ، تزئینات و چیزهای ضروری در زندگی روزمره از آنها. اما ، برای مثال ، هیچ هواپیما ، لوکوموتیو بخار یا ماشین وجود ندارد. ساکنان دنیای زیرین ترجیح می دهند سوار و پرواز دایناسورهای اهلی را انجام دهند. به طور کلی ، آب و هوای Krentirmeria ، گیاهان و جانوران آن با آنچه در کرتاسه روی زمین بود مطابقت دارد.

کوتوله ها هیچ دشمن طبیعی ندارند ، دوران جنگها هزاران سال پیش به پایان رسید و صلح ابدی برقرار شد ، که به امپراتوری اجازه می دهد از تمام وسایل برای افزایش رفاه مردم و توسعه علم و هنر استفاده کند.

ساکنان زیرزمینی با دنیای بالا با احتیاط زیادی رفتار می کنند و به هر طریق ممکن از تماس با مردم اجتناب می کنند.

متأسفانه ریچارد برنر به اندازه رابرت لیندنر عاقل نبود. او برای بیمار دارویی استفاده کرد. دوزهای تکان دهنده داروهای روانگردان خیال بیمار را از بین برد و او تبدیل به یک فرد "معمولی" شد. سرنوشت بیشتر کرک آلن بهبود یافته (اگر او بود) نامعلوم است. ثمرات تخیلات او در ابهام فرو رفته است. حیف است.

توصیه شده: