ریحان متبرک و هدیه اش

تصویری: ریحان متبرک و هدیه اش

تصویری: ریحان متبرک و هدیه اش
تصویری: 10 گیاهی که انرژی مثبت را جذب می کنند 2024, مارس
ریحان متبرک و هدیه اش
ریحان متبرک و هدیه اش
Anonim
ریحان متبرک و هدیه او - ریحان متبرک ، احمق مقدس
ریحان متبرک و هدیه او - ریحان متبرک ، احمق مقدس

اعتقاد بر این است که ریحان مقدس در دسامبر 1468 در ایوان معبد یلوخوفسکی (اکنون کلیسای جامع الهی در منطقه باسمانی مسکو) متولد شد ، جایی که مادرش با دعایی برای زایمان موفق آمد.

کادو بصیرت در دوران کودکی در باسیل مقدس ظاهر شد. او که به عنوان "پسر" در کارگاه کفاش کار می کرد ، در آن زمان شروع به تعجب مردم با توانایی خود در حدس زدن وقایع آینده کرد. با این حال ، باید گفت که همه پیش بینی های واسیلی تا حدودی شکل محجبه ای داشتند.

روزی تاجر معروف شهر وارد کارگاهی شد تا چکمه های جدید برای خود سفارش دهد. پسر با دیدن بازرگان ، ابتدا شروع به خندیدن کرد و سپس خنده او به گریه تبدیل شد. وی به س questionsالات حاضران پاسخ داد که تاجر برای سفارش چکمه های تشییع جنازه برای خود آمده است. در واقع ، مشتری مدت کوتاهی پس از بازدید از کفاش جان سپرد.

تصویر
تصویر

پس از مدتی ، واسیلی علاقه خود را به صنعت کفاشی از دست داد و به مسکو گریخت. در این شهر شلوغ و مملو از وسوسه ها ، گناهان و مردم هولناک بود که ریحان مقدس با مثال خود تصمیم گرفت ایده آل اخلاق را نشان دهد و حماقت را انجام دهد.

به معنای واقعی کلمه "احمق مقدس" به معنی "زشت" ، "غیر طبیعی" است. احمق های مقدس عمداً "به خاطر مسیح" دیوانه رفتار می کردند تا با حقیقت مسیحی که نجات دهنده گفته است مطابقت داشته باشند: "پادشاهی من از این جهان نیست." در روسیه ، کلمه "مبارک" مترادف کلمه "احمق مقدس" بود.

ویژگی مذهبی حماقت شامل رد تمام کالاها - خانه ، خانواده ، پول ، قوانین نجابت عمومی و احترام به مردم است. شناخته شده است که سنت باسیل مقدس حتی در زمستان بدون کفش و لباس راه می رفت ، که به این دلیل به وی واسیلی ناگا ملقب شد. او خود را با روزه داری سخت خسته می کرد ، مدام نماز می خواند و زنجیر می بست. احمق مقدس سعی کرد همشهریان خود را در راه راست هدایت کند.

تصویر
تصویر

به گفته اکثریت اطرافیانش ، او بیش از حد عجیب رفتار می کرد: هنگامی که به خانه مردی که در شهر به دلیل رفتار نیکوکارش شهرت داشت نزدیک شد ، واسیلی ، سنگ فرش را برداشته و با تمام وجود آن را از پنجره پرتاب کرد. و برعکس: با نزدیک شدن به خانه یک گناهکار بدنام ، ولگرد مانند زائرسرا زانو زد و دیوارهای این خانه را بوسید.

یکبار مبارک سینی را با رول فروشندگان خیابانی واژگون کرد و یک کوزه کواس ریخت. و سپس معلوم شد که تاجر گچ مخلوط با آرد را در رول ها می ریزد و کواس خراب شده است.

واسیلی ناگوی به منظور نجات همسایگان خود از م drinkingسسات آشامیدنی و زندانها دیدن کرد ، جایی که سعی کرد در دلسردترین افراد نیز چیزهای خوب را ببیند و آنها را تشویق و حمایت کند.

تصویر
تصویر

به زودی مردم شهر با احمق مقدس با احترام زیادی رفتار کردند و او را به عنوان مبارز علیه گناه و دروغ شناختند. تا آنجا که آنها حتی شروع به دعوت او به ضیافتی نزد پادشاه کردند. اما رفتار واسیلی در ضیافت ایوان وحشتناک کمتر عجیب و غریب نبود.

احمق مقدس با پذیرفتن جام شرابی که پادشاه آورده بود آن را روی زمین انداخت. این دو بار دیگر تکرار شد ، پس از آن ایوان مخوف ، که هرگز با صبر متمایز نشد ، اما با دانستن این که اقدامات احمق مقدس همیشه دارای معنای مخفی است ، از او پرسید که چه می کند. واسیلی پاسخ داد: "من در Novgorod آتش خاموش می کنم."

تزار بدون یک دقیقه تردید ، دستور فرستادن یک پیام رسان به نووگورود را داد و او با پاسخ این سوال که واقعاً آتش سوزی در شهر رخ داده است ، تقریباً نیمی از ساختمانهای شهر را از بین برد.

یک بار ، ریحان متبرک ، نماد مادر خدا را در دروازه بربرها شکست ، و در زیر ، زیر تصویر مریم مقدس ، تصویر نجس را مشاهده کرد.

یک بار سارقان ، با توجه به اینکه قدیس یک کت خز خوب پوشیده بود ، که توسط یک بویار خاص به او ارائه شده بود ، تصور کرد که آن را از او فریب داده است. یکی از آنها وانمود کرد که مرده است ، در حالی که دیگران از واسیلی درخواست دفن کردند. واسیلی گویی مردگان را با کت خز خود می پوشاند ، اما با مشاهده فریب ، گفت: "کت خز روباه ، حیله گر ، تجارت روباه را پوشش می دهد ، حیله گری. اکنون شما را برای فریب بیدار کنید ، زیرا نوشته شده است: بگذارید فریب مصرف شود. " وقتی افراد مشتاق کت خز او را در آوردند ، دیدند که دوستشان از قبل مرده است.

تصویر
تصویر

آن مبارک همیشه سعی می کرد شاه را در راه راست هدایت کند. یکبار از ایوان مخوف پرسید صبح کجا بود. پادشاه پاسخ داد: "در مراسم کلیسا." بزرگتر گفت: اما نه. "شما با بدن خود در کلیسا بودید و روح شما در تپه های اسپارو." تزار فقط می تواند شگفت زده شود: در واقع ، در طول شب ، ایوان وحشتناک به فکر ساخت اتاقهای جدید سلطنتی در تپه های وروبیووی بود که آغاز شده بود.

ریحان متبرک در سال 1557 بدون مشاهده ترور انجام شده در روسیه در زمان ایوان مخوف درگذشت. با این حال ، افسانه ای وجود دارد که شبح احمق مقدس در زمانی که مردم روسیه بیشتر از سیاست خونین ایوان چهارم رنج می بردند ، از تزار دیدن کرد. افسانه می گوید که با نشستن وحشتناک روی میز پوشیده از غذا ، شبح مقدس شروع به درمان تزار با انواع غذا کرد ، اما ناگهان همه آنها فقط به گوشت خام و یک کوزه خون تبدیل شدند.

تزار ، با وحشت ، شروع به فشردن جام خون از او کرد و واسیلی ، با یک دست او را در آغوش گرفت ، با دست دیگر به آسمان اشاره کرد ، جایی که روح افراد بی گناه ، خراب شده توسط تزار ، بالا رفت. پادشاه صورت خود را با دستان خود پوشاند ، نمی خواست این را ببیند ، و در همان لحظه غذاهای وحشتناک روی میز به شراب و هندوانه تبدیل شد.

این یک راز برای تاریخ باقی مانده است که آیا ایوان وحشتناک واقعاً با چنین چشم اندازهایی تسخیر شده است و آیا او عذاب پشیمانی از جنایات خود را تجربه کرده است. اما مشخص است که ریحان متبرک بعد از مرگش مقدس شد. کلیسای جامع شفاعت ، که مقدس در آن دفن شد ، پس از سی سال تصمیم گرفته شد نام کلیسای جامع سنت باسیل مقدس تغییر نام یابد.

توصیه شده: