2024 نویسنده: Adelina Croftoon | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 02:09
در طول سالها ، مربیان حیوانات ، صاحبان حیوانات خانگی و طبیعت شناسان انواع مختلف تشخیص حیوانات را گزارش کرده اند که نشان می دهد آنها دارای توانایی های تله پاتی هستند. با کمال تعجب ، تحقیقات کمی در مورد این پدیده ها انجام شده است. زیست شناسان در مورد "ماوراءالطبیعه بودن" یک تابو دارند و محققان و متخصصان فراروانشناسی (به استثناهای نادر) توجه خود را بر روی انسان متمرکز کرده اند
بر اساس نظرسنجی های نمونه در انگلستان و ایالات متحده ، بسیاری از صاحبان حیوانات خانگی معتقدند که حیوانات خانگی آنها گاهی اوقات به صورت تله پاتی با آنها ارتباط برقرار می کنند. به طور متوسط ، 48 درصد از صاحبان سگ و یک سوم صاحبان گربه ها می گویند حیوانات خانگی آنها به افکار و دستورات خاموش آنها پاسخ می دهند. بسیاری از مربیان و سواران اسب معتقدند که اسب ها قادرند نیت آنها را از راه دور درک کنند.
حتی به نظر می رسد برخی از حیوانات خانگی قبل از زنگ زدن تلفن می توانند تشخیص دهند که شخص خاصی در حال شماره گیری است. به عنوان مثال ، هنگامی که تلفن در خانه استاد مشهور در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی زنگ خورد ، همسرش می دانست که شوهرش در آن طرف خط قرار دارد زیرا ویسکینز ، گربه تیره نقره ای آنها ، به سرعت به سمت تلفن رفت و او را خراش داد. ماشین.
او می گوید: "وقتی تلفن را بر می دارم ، گربه میو می کند که شوهرم در تلفن به خوبی می شنود." - اگر شخص دیگری تماس گرفت ، وینکینز پاسخ نمی دهد. گربه میو کرد حتی وقتی شوهرش از آفریقا یا آمریکای جنوبی به خانه تلفن کرد.
از سال 1994 ، با کمک صدها مربی ، دامدار ، افراد نابینا با سگهای راهنما ، دامپزشکان و صاحبان حیوانات خانگی ، برخی از این تواناییهای حیوانات بدون توضیح را کشف کرده ام. سه دسته اصلی بینش به ظاهر مرموز وجود دارد ، یعنی تله پاتی ، حس جهت و دلهره.
تله پاتی
یک شکل رایج از پاسخ ظاهراً تله پاتی ، پیش بینی بازگشت استادان آن است. گربه ها هنگامی که صاحبان آنها می خواهند آنها را نزد دامپزشک ببرند ناپدید می شوند ، سگ ها می دانند که صاحبان آنها چه موقع قصد دارند آنها را برای پیاده روی ببرند و حیوانات وقتی صاحب آنها قبل از پاسخ دادن به تلفن با تلفن تماس می گیرد وحشت زده می شوند.
همانطور که شکاکان به درستی اشاره می کنند ، برخی از این پاسخ ها را می توان به انتظارات مشترک ، نشانه های حسی ظریف ، تصادفات و حافظه انتخابی یا تخیل صاحبان مراقبت از حیوانات خانگی نسبت داد. این فرضیه های منطقی است ، اما نباید در صورت عدم وجود شواهد مورد پذیرش قرار گیرد. آزمایشاتی برای آزمایش این امکانات لازم است.
من و همکارانم روی مطالعه توانایی سگها برای دانستن اینکه صاحبان آنها چه زمانی به خانه می آیند تمرکز کرده ایم. بسیاری از صاحبان حیوانات خانگی گزارش می دهند که حیوانات خانگی آنها می توانند ورود یکی از اعضای خانواده را در 10 دقیقه یا بیشتر حس کنند.
حیوانات معمولاً در ، پنجره یا دروازه منتظر می مانند. در نمونه برداری های خانگی در انگلستان و آمریکا ، به طور متوسط 51 درصد از صاحبان سگ و 30 درصد از صاحبان گربه ها متوجه این رفتار شده اند.
من یک تریر به نام Jayty را تماشا کردم که متعلق به پم اسمارت از رامزباتوم ، نزدیک منچستر ، انگلستان است. پم در سال 1989 هنگامی که هنوز توله سگ بود ، جاتی را از پناهگاه سگ ها در منچستر پذیرفت و این دو با هم رابطه نزدیکی برقرار کردند.
در سال 1991 ، هنگامی که پم به عنوان منشی در مدرسه ای در منچستر مشغول به کار بود ، جیتی را با والدین خود ترک کرد ، آنها متوجه شدند که این سگ تقریباً هر روز هفته در ساعت 4:30 بعد از ظهر به پنجره می آید ، در همان زمان پم به خانه رفت و سگ منتظر ماند تا مهماندار در حدود 45 دقیقه به خانه نیاید. دختر در ساعات اداری معمولی کار می کرد ، بنابراین خانواده تصور می کردند که رفتار جیتی به احساس زمان بندی بستگی دارد.
در سال 1993 ، پم کار خود را رها کرد و بیکار شد ، اما به موقع به هیچ الگویی وابسته نبود. والدین او معمولاً نمی دانستند چه زمانی او به خانه می آید ، اما جیتی هنوز پیشگویی بازگشتش را داشت.
در سال 1994 ، پم مقاله ای در مورد تحقیقات من خواند و داوطلب شد در آزمایش شرکت کند. در بیش از 100 آزمایش ، ما از رفتار Jaytie ، که منتظر پم بود ، فیلم برداری کردیم.
جیتی نه تنها به صدای ماشین پم یا ماشینهای دیگر اعضای خانواده واکنش نشان داد ، او انتظار ورود او را داشت ، حتی اگر با وسایل حمل و نقل دیگر: دوچرخه ، قطار ، تاکسی آمده بود.
ما همچنین آزمایش هایی را انجام دادیم که در آن پم بلافاصله پس از خروج از خانه کاملاً غیرمنتظره به خانه بازگشت. در این تجربیات ، جیتی هنوز در پنجره منتظر بود ، تقریباً زمانی که پم به خانه رسید ، اگرچه هیچ کس نمی دانست که او برمی گردد.
شواهد نشان می دهد که جیتی به قصد پم برای بازگشت به خانه زمانی که فرسنگها فاصله داشت واکنش نشان داد. به نظر می رسد تله پاتی تنها فرضیه ای است که می تواند این حقایق را توضیح دهد. همه کارهای منتشر شده ما با Jayti و سگ دیگر ، Kane ، در وب سایت من یافت می شود.
الکس تساکیریس در حال حاضر این مطالعه را با سگ ها در ایالات متحده تکرار می کند. جزئیات تحقیقات وی در www.skeptiko.com موجود است.
توصیه شده:
اشکالات در ماتریس: موارد غیرقابل توضیح در خانه (قسمت 11)
قسمت های قبلی اینجاست. برای چند دقیقه می توانستم از دیوارها دیدن کنم.این اتفاق صبح امروز افتاد. من یک شیفت عصر در یک پالایشگاه نفت کار می کردم. فقط من و دو نفر دیگر در یک نقطه ، من برای سیگار کشیدن بیرون رفتم ، فقط چند متر از درب باز متوقف شدم ، اما بدون نمای خاصی از داخل. داشتم به تلفنم نگاه می کردم که ناگهان متوجه شدم با دید محیطی خود حرکت را حس می کنم. به طور خاص ، من دو نفر از همکارانم را دیدم که در تولید ما حرکت می کردند
ناپدید شدن های غیرقابل توضیح در مثلث میشیگان
افراد ، هواپیماها و قایق های ماهیگیری به طور اسرار آمیزی در این مکان در ایالات متحده حداقل از سال 1891 ناپدید شده اند. این منطقه که از نظر محلی "مثلث میشیگان" نامیده می شود ، بخشی از دریاچه میشیگان ، شهر لودینگتون و بندر بنتون در میشیگان و شهر مانیتووک در ویسکانسین را در بر می گیرد. بیشتر این منطقه ، همانطور که در شکل زیر مشخص است ، مستقیماً در دریاچه میشیگان واقع شده است. با این حال ، اکثر افراد مفقود شده در منطقه در منطقه جنگلی در امتداد ساحل این منطقه ناپدید شدند
راز غیرقابل توضیح جنیفر گروسبک یا اینکه چگونه یک مادر مرده فرزند خود را نجات داد
روز جمعه ، 6 مارس 2015 ، جنیفر گروسبک 25 ساله و دختر کوچکش لیلی ، فقط 18 ماهه ، از خانه والدین جنیفر در سالم ، یوتا بیرون رفتند و آخر هفته را در آنجا گذراندند و از بزرگراه به سمت اسپرینگفیلد حرکت کردند. قبل از سفر ، شوهر جنیفر لیلی را با دقت به صندلی ماشین کودک محکم کرد و سپس با زن و دخترش خداحافظی کرد ، زیرا او قصد داشت کمی بعدتر برود. آن زمان نمی دانست که جنیفر را برای آخرین بار زنده خواهد دید. وقتی جنیفر با ماشین رانندگی کرد
یک دختر بچه 8 ساعت در جنگل گم شد و چیزهای غیرقابل توضیح دید
"مانند اکثر بچه های هم سن و سال من (من 10 ساله بودم که همه چیز اتفاق افتاد) ، من زمان زیادی را در جنگل بازی می کردم و در جنگل یا در نزدیکی آن قدم می زدم. این نهر یک یافته نادر بود و به نظر ما مکانی ایده آل بود. برای شنا کردن بسیار وسیع و عمیق بود و ساحل آن با خزه نرم پوشیده شده بود که نشستن روی آن خوشایند بود. آب در جریان سرد و شفاف بود. بدون آب
اشکالات در ماتریس: موارد غیرقابل توضیح در خانه (قسمت 6)
قسمت های قبلی اینجاست. ملاقات با پسر قبل از تولد او این اتفاق 7 یا 8 سال پیش افتاد. یک روز من و شوهرم روی تخت خوابیده بودیم و تلویزیون تماشا می کردیم. و ناگهان با گوشه چشمم بچه کوچکی را دیدم که در ورودی اتاق خواب ما ایستاده بود. فکر می کردم کانر ، فرزند اول ما ، از تختش بلند شد و بی سر و صدا به سمت ما رفت تا ما را بترساند. شوهرم را با آرنج به آرامی تکان دادم و بی سر و صدا این موضوع را به او گفتم. در همین حال ، کودک به اتاق خواب رفت و هنگامی که شروع به نزدیک شدن به پناهگاه کرد