2024 نویسنده: Adelina Croftoon | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 02:09
توطئه گران مالوی را با الکل ، سم ، ضد یخ ، متانول ، سقز مسموم کردند ، سعی کردند او را با شیشه های شکسته تغذیه کنند ، در یک برف یخ بزنند … هیچ چیز مالوی را نبرد ، او نمی میرد ، حتی زمانی که با یک ماشین در یک ماشین ضربه می خورد. سرعت
این داستان بسیار واقعی در ژوئن 1932 آغاز شد ، هنگامی که تونی مارینو ، صاحب یک پاتوق مشروب الکلی کوچک در برانکس نیویورک ، تصمیم گرفت کلاهبرداری بیمه ای را برانگیزد.
او از برنامه های خود برای همدستانش جوزف "رد" مورفی ، فرانسیس پاسکوآ ، هرشی گرین و دنیل کریسبرگ گفت و آنها گفتند که آنها در تجارت هستند. در تاریخ ، این پرونده تحت نام "Truster Trust" حفظ شده است.
مارینو با کلاهبرداری های بیمه عمر بیگانه نبود ، زیرا یک سال قبل یک زن بی خانمان را قتل کرده بود و سپس از اقوام خود تقلید کرده بود تا بتواند حق بیمه خود را مطالبه کند.
مارینو این بار به تنهایی رسیدگی می کرد ، اما برای به دست آوردن مبلغ بیشتر ، به کمک همکاران و همچنین تماس با یک نماینده بیمه مناسب و رشوه دادن او نیاز بود. همدستان به سرعت شخص مناسب را پیدا کردند و او به آنها در تنظیم اسناد بیمه به نام مرد خیالی نیکلاس مالوری کمک کرد.
بار تونی مارینو در خیابان 3 در نیویورک
طبق شرایط مندرج در این اسناد ، اگر شخص مورد نظر به طور تصادفی فوت می کرد ، خانواده وی 3500 دلار دریافت می کردند. در آن سالها مبلغ بسیار زیادی بود ، مانند اکنون 70 هزار دلار.
اکنون لازم بود انتخاب شود که چه کسی می تواند برای این مالوری قبول شود. پس از اندیشیدن و بررسی بی خانمان های محلی ، تصمیم گرفته شد که قربانی بومی ایرلند باشد. مایکل مالوی - یک الکلی تنها که در پارک ها می خوابد و اغلب از موسسه مارینو دیدن می کند.
اولا ، نام خانوادگی او بسیار شبیه به مالوری نوشته شده است ، که می تواند در سند ویرایش شود ، و ثانیاً ، او طعمه بسیار ساده ای به نظر می رسید - کوتاه ، نازک و با اراده ضعیف. تنها چیزی که باقی مانده بود این بود که ترتیبی بدهیم تا این مالوی به مرگ غیر خشونت آمیز برسد که شبیه یک تصادف بود. و مسمومیت با الکل برای این امر مناسب ترین بود.
مالوی یک بار به عنوان آتش نشان کار می کرد ، اما پس از آن شروع به نوشیدن کرد ، در خانه بیکار شد و اکنون شغل های عجیب و غریبی به دست آورد و تمام پول خود را صرف مشروب کرد. او هیچ خویشاوند شناخته شده ای در شهر و هیچ جای دیگر نداشت و هیچ دوستی نیز نداشت ، بنابراین به نظر می رسید قربانی کامل مارینو و همدستانش باشد.
هنگامی که مارینو و همدستانش تمام اسناد لازم را تکمیل کردند و یک برنامه عملیاتی ارائه کردند ، این در حال حاضر ژانویه 1933 بود. وقتی مالوی برای نوشیدن در بار مارینو برگشت ، به بهانه ای نامعلوم ، اعتبار نامحدود و توانایی نوشیدن هر گونه نوشیدنی را به او داد. محاسبه این بود که مالوی با استفاده از الکل رایگان ، به سرعت مست می شود و می میرد.
با این حال ، به زودی مشخص شد که چیزی اشتباه پیش می رود … مالوی نوشید و نوشید ، همه "نوشیدنی" های جدید را سفارش داد و اینطور نبود که او بیمار نشود ، او حتی به نظر نمی رسید که مست باشد. چندین ساعت به این ترتیب گذشت و عصر فرا رسید. مارینو شروع به عصبی شدن کرد و بنابراین تصمیم گرفت برای مسمومیت مالوی مایع مصنوعی به مشروب مالوی اضافه کند.
اما حتی پس از چندین لیوان ضد یخ ، مالوی هنوز شاد ، خوش صحبت ، شاداب بود و فقط کمی روی پاهای خود تکان می خورد.سپس مارینو به نوبت سقز ، ترشی اسب را در دوزهای زیاد و سپس سم موش را به الکل مالوی اضافه کرد.
تونی مارینو و فرانسیس پاسکوآ
اما این بی فایده بود. مالوی همه این نوشیدنی ها را با نشاط می نوشید و حتی کمترین احساس مریضی هم نداشت. در همان زمان ، به نظر می رسید که انگار فقط چند لیوان شراب خورده است ، یعنی کمی مست ، اما نه بیشتر. درعین حال ، مدتها قبل او به اندازه الکل قوی مصرف کرده بود که هیچ کس نمی تواند تحمل کند.
مارینو که ناامید بود ، تصمیم گرفت برای مالوی یک لیوان متانول خالص بریزد ، همانطور که می دانید بسیار سمی است و اگر بلافاصله آن را نکشد ، باعث کوری می شود. مالوی یک لیوان نوشید و مانند قبل شادمان ماند ، در حالی که یک لیوان دیگر از همان نوشیدنی می خواست. مارینو متانول بیشتری به او داد و سپس بیشتر و بیشتر.
پس از آن ، مارینو تقریباً تسلیم شد ، اما همدستانش ، که به آنها در مورد وضعیت گفت ، به او توصیه کردند که سم را نه در الکل ، بلکه در غذا مخلوط کند. بنابراین ، ابتدا مارینو صدف های مسموم را به مالوی و سپس ساندویچ هایی با ماهی داد که در آنها تراشه های فلزی ، شیشه های شکسته و سم موش پنهان شده بود.
مالوی همه را با اشتها خورد ، از این غذا تشکر کرد و درخواست کرد "همان" باشد. با رد امتناع از مارینو متعجب ، مالوی شروع به نوشیدن الکل بلاعوض کرد.
هنگامی که مالوی بیشتر مست شد ، مارینو و همدستانش به "برنامه C" رفتند ، آنها تصمیم گرفتند که مالوی را به خیابان بکشانند ، او را بیرون بیندازند و به یک برف پرتاب کنند تا یک شبه در برف منجمد شود. این طرح دقیقاً اجرا شد و برای ایمنی ، شرکت چندین سطل آب سرد دیگر روی بدن مالوی بیهوش ریخت.
فردای آن روز ، مارینو در بار خود نشست و منتظر خبر بود که مالوی در خیابان منجمد شده است. در عوض ، مالوی خودش وارد بار شد و از یک "شب خنک" شکایت کرد.
برنامه دیگری فوراً تدوین شد ، بر اساس آن مالوی هنگام عبور از خیابان مجبور شد با یک ماشین تاکسی برخورد کند. این طرح نیز موفق شد ، اما مالوی نمرد ، بلکه فقط چند استخوان او را شکست و به مدت سه هفته در بیمارستان بستری شد.
هنگامی که او آنجا را ترک کرد و به بار مارینو بازگشت ، افسانه های محلی قبلاً در مورد مالوی در حال پخش بود. نام مستعار "مایک آهنی" ، "مایک خشن" یا حتی "راسپوتین ایرلندی" به او داده شد. شایعه شده بود که مالوی می تواند به طور نامحدود بنوشد و او جاودانه است.
نیازی به گفتن نیست ، در تمام این هفته ها مارینو و شرکتش در فکر این بودند که با این مرد غیرقابل کشتن چه کنند. فقط نمی توان او را با چاقو یا تیراندازی کرد ، مرگ باید شبیه یک تصادف باشد. آنها همچنین نمی توانند کار آغاز شده را رها کنند ، زیرا دیگر قدرت یا حوصله توسعه یک کار جدید را نداشتند.
آپارتمان مورفی
در پایان ، آنها روش جدیدی برای کشتن "مایک سخت" ارائه کردند. در 23 فوریه ، هنگامی که مالوی در یک بار مست مست شد و اواخر عصر به خیابان رفت ، چند همدست او را پشت سر گذاشتند. آنها مالوی سرسخت را به داخل آپارتمان مورفی کشاندند ، در آنجا لوله گاز را به دهان مالوی فرو بردند و گاز را روشن کردند.
و حتی در آن زمان ، مالوی نمی توانست برای مدت طولانی بمیرد ، او یک ساعت رنج کشید تا اینکه قاتلانش سرانجام از هدف آنها سبقت گرفتند. صبح روز بعد ، دکتری به آپارتمان دعوت شد که بابت رشوه ای کوچک ، سند امضای مرگ مالوی بر اثر ذات الریه را امضا کرد. همدستان به سرعت مالوی را دفن کردند ، و سپس تصمیم گرفتند برای پرداخت هزینه بیمه اقدام کنند.
با این حال ، آنها وقت انجام هیچ کاری را نداشتند ، زیرا مرگ "مایک محکم" از نظر بازرس پلیس مشکوک به نظر می رسید. او دستور داد که بدن مالوی را بیرون بیاورند و با دقت معاینه کنند. این آسیب شناس فاش کرد که مرگ مایک به دلیل مسمومیت با گاز بوده و نه به دلیل ذات الریه ، پس از آن صاحب آپارتمانی که جسد مالوی در آن پیدا شده بود برای بازجویی به پلیس فراخوانده شد.
در بازجویی ، مورفی به طور نادرست سعی کرد دروغ بگوید ، و وقتی تحت فشار قرار گرفت ، به سرعت به همه همدستان خود خیانت کرد. پس از تحقیقات بیشتر ، موردی نیز مشخص شد که در آن تونی مارینو یک زن بی سرپناه را برای بیمه کشته است.علاوه بر این ، همه به جز گرین به صندلی الکتریکی و گرین به حبس ابد محکوم شدند.
متأسفانه ، هیچ چیز در مورد اینکه آیا آسیب شناس در هنگام انجام کالبد شکافی مالوی چیزی غیرعادی در مورد بدن وی پیدا کرده است ، مشخص نیست. چیزی برای توضیح مقاومت باورنکردنی آن در برابر الکل ، سموم ، یخ زدگی و چرخ خودرو. در تاریخ ، این مورد هنوز فقط یک کنجکاوی کنجکاو محسوب می شود.
جسد مایکل مالوی
توصیه شده:
داستان در مورد موجودی به نام مایکل که در مورد پیچیدگی های تناسخ انسان صحبت کرد
یکی از حوزه های ماوراءالطبیعه و موارد غیرقابل توضیح که به ندرت اخبار را منتشر می کند ، اما به طور مداوم محبوب است ، کانال دهی است. کانالینگ زمانی تماس می گیرد که شخص با موجودات خاصی (ارواح ، موجودات ، فرشتگان و غیره) که در جهان یا ابعاد دیگر زندگی می کنند تماس گرفته و اطلاعات را از آنها دریافت کند. راه های زیادی برای برقراری ارتباط وجود دارد - از طریق خلسه ، جلسات معنوی ، گاهی حتی از طریق القای جوهر به بدن انسان ، هنگامی که جوهر از طریق الکترونیک شروع به صحبت می کند
در ایالات متحده ، "گور دسته جمعی" حیواناتی یافت شد که توسط شهاب سنگی که دایناسورها را کشت ، کشته شدند
یک دیرینه شناس آمریکایی در داکوتای شمالی "دفن" گسترده ای از ماهی ها و پستانداران را کشف کرد که ظاهراً در اثر سونامی عظیم شهاب سنگی که 66 میلیون سال پیش سقوط کرده بود ، کشته شدند. این شهاب سنگ 75 درصد از موجودات زنده زمین را از جمله علت انقراض جمعی دایناسورها از بین برد. مسیر این شهاب سنگ حتی در حال حاضر قابل مشاهده است ، این دهانه Chicxulub با قطر 180 کیلومتر در مکزیک در شبه جزیره یوکاتان است (paranormal-news.ru). شهاب سنگ سقوط کرده سطح را به طرز عجیبی تکان داد
در هند ، 12 نفر مورد حمله یک جانور اسرارآمیز قرار گرفتند که هیچکس نمی توانست آنها را شناسایی کند
هیولاها و حیوانات چه تفاوتی با هم دارند؟ ما می توانیم بگوییم که حیوانات واقعی هستند و هیولا خیالی هستند و فقط در تخیلات ما زندگی می کنند. اما اگر به جنگل ، مثلا یک ببر ببرید ، به چشمان زیرک او نگاه کنید و در آنجا یک ماشین کشتار بی رحم را ببینید ، هیچ چیز در دنیا شما را متقاعد نخواهد کرد که هیولاها واقعی نیستند. قرن ها پیش ، زمانی که جهان ناشناخته بود ، حتی مسافران ، یعنی افرادی که همه چیز را با چشم خود می دیدند ، درباره هیولاهای وحشتناکی که در اعماق اقیانوس مشاهده کردند ، نوشتند. اکنون
آیا می توان با تله کینز کشت؟
کمیسیون بازرسی ترکیه از تله کینز به عنوان یکی از علل احتمالی تعدادی از خودکشی های مرموز نام می برد. گزارش ارائه شده توسط دادستانی شهر آنکارا در چارچوب تحقیقات در حال انجام در مورد خودکشی در سالهای 2006-2007 نشان می دهد که قربانیان ممکن است با تله کینز به خودکشی سوق داده شوند
افرادی که نمی توان آنها را کشت
کلمات عنوان این مقاله ، در واقع ، البته ، بحث برانگیز است. به صورت تصویری ، هیچ ترفندی در برابر ضایعات وجود ندارد. و مرگ را پس از آمدن نمی توان به تعویق انداخت. با این وجود ، استثنائات خارق العاده ای در تاریخ جهان رخ داد ، زمانی که افراد ، به دلایلی ، به دنبال اجداد خود فرستاده شدند ، اما جلادان ، هر چقدر تلاش کردند ، موفق نشدند. یک قربانی بسیار مقاوم در سال 1933 ، آنتونی مارینو ، گانگستر آمریکایی طرحی وحشیانه برای مقابله با سن پترزبورگ ارائه کرد