اسرار دخمه پرپیچ و خم آکسای

فهرست مطالب:

تصویری: اسرار دخمه پرپیچ و خم آکسای

تصویری: اسرار دخمه پرپیچ و خم آکسای
تصویری: مستند اقدامات فعال - نقش پوتین و مافیای‌ اطلاعاتی روسیه در نظام سیاسی جهان 2024, مارس
اسرار دخمه پرپیچ و خم آکسای
اسرار دخمه پرپیچ و خم آکسای
Anonim
تصویر
تصویر

در شهر کوچک آکسای ، منطقه روستوف ، جاذبه ای وجود دارد که باعث وحشت خرافی در بین ساکنان محلی می شود. این یک سیستم منحصر به فرد از معابر زیرزمینی است

اولین فاجعه محلی ، که توسط ساکنان شهرک قدیمی کوبیاکوف در آغاز عصر ما برای اهداف فرقه ای حفر شد ، توسط نسلهای بعدی با شبکه ای از هزارتوهای جدید با جدیت درگیر شد. در نتیجه ، یک شهر زیرزمینی واقعی ، مملو از انواع ناهنجاری ها ، در زیر آکسای مدرن و اطراف آن گسترش یافته است.

تصویر
تصویر

خبرنگار "قدرت مخفی" این شانس را داشت که از معماران وحشتناک آکسای از نگهدارنده وجوه موزه و قلعه محلی "پاسگاه گمرک قرن هجدهم" ، مورخ و قوم نگار ویاچسلاو زاپروشتسف ، مطلع شود. ویاچسلاو بوریسویچ از اسرار سیاه چال ها به طور مستقیم آگاه است.

زن روح

- یک بار نگاه می کنم ، و نور از پنجره زیرزمین موزه قلعه نفوذ می کند. من کاملا در ضرر هستم یادم می آید: چند دقیقه پیش برق زیرزمین را با دست خودم قطع کردم! در زیرزمین را باز می کنم ، به پایین نگاه می کنم … - ویاچسلاو زاپوروشتف داستان خود را آغاز کرد.

گربه ، به دنبال او ، خز خود را پرورش داد و با یک ناله وحشی از زیرزمین بیرون پرید. اما کارگر موزه به رفتار عجیب حیوان توجه چندانی نکرد. او بیشتر به چیز دیگری علاقه داشت: با وجود کلیک روی سوئیچ ، چراغ خاموش نشد. سپس متولی وجوه با احتیاط به سیاه چال های تیره پست پاسگاه گمرک فرود آمد.

… زنانی که در اطراف گالری دور زدن پرسه می زدند به سادگی نمی توانستند آنجا باشند - به جز ویاچسلاو زاپروشتسف ، هیچ کس شب را در قلعه نماند. با این وجود ، یک فرد عجیب در سکوت از کنار خود گذشت و تقریباً کارگر مبهوت موزه را مورد اصابت قرار داد. موهای مشکی شل صورت یک غریبه را پنهان می کرد ، اما ویاچسلاو بوریسویچ لباسهای خود را کاملاً دوخت: یک لباس سفید با یک سجاف پهن و یک کرست زیبا. تشخیص تاریخچه لباس زنان مد در اواسط قرن 19 برای یک مورخ حرفه ای دشوار نبود. Zaporozhtsev به آرامی عقب رفت و زن وارد دیوار شد و ناپدید شد … وقتی نگهدارنده وجوه از زیرزمین بیرون پرید ، چراغ به خودی خود خاموش شد.

ویاچسلاو بوریسویچ به یاد می آورد: "این اولین ظاهر یک شبح نیست." "زن سفید پوش قبلاً در اینجا دیده شده است. من خودم چند سال پیش در همان گالری با او برخورد کردم. علاوه بر این ، غوغایی اسرارآمیز اغلب از زیر دیوارهای موزه شنیده می شود. در غیر این صورت ، روح بی گناه کشته شده و بیقرار کسی در سیاه چالهای ما مستقر شد.

گنجینه ها راز نگه می دارند

با این حال ، از طریق دخمه های آکسای ، شبح می تواند به راحتی از انتهای دیگر شهر به زیرزمین های پاسگاه گمرک سرگردان شود. یک منهول بدنام وجود دارد که مستقیماً به دان منتهی می شود. طبق افسانه ها ، بسیاری از قربانیان در آخرین سفر خود از طریق این سوراخ توسط قاتل محلی یفیم کلوپایف فرستاده شدند ، که در دهه 60 قرن 19 مسافران ثروتمند را به رختخواب خود دعوت کرد.

او همچنین پول قربانیان خود را در جایی در زیر زمین محلی نگهداری می کرد.

بر اساس نسخه دیگری ، شبح قلعه با گروهی گریزان مرتبط است که چند دهه بعد تاجرهای عبوری را غارت کردند. آنها می گویند که شرور وجوه مشترک دزدان خود را در سیاه چال های آکسای پنهان کردند و دختر سردار موظف شد از گنج مراقبت کند. و او ، شاید ، مرتباً ماموریت خود را حتی پس از مرگ انجام می دهد.

نیکولای کارپوف ، مورخ روستوف ، در کتاب خود "شکارچیان گنج" می گوید که پیرزنی باستانی در دهه 50 قرن گذشته به کمیته حزب منطقه آکسای آمد ، که اعتراف کرد که پدربزرگش آشپز گروه معروف بود و این راز را به او داد. از گنج پیرزن به شرط قرار گرفتن در "خانه سالمندان تسکوفسکی" آماده بود آن را با مقامات در میان بگذارد. در ابتدا ، مادربزرگ دیوانه تلقی می شد ، و هنگامی که آنها متوجه شدند ، او رفته بود: سن.

تصویر
تصویر

افسانه دیگری می گوید: یک صاحب ثروتمند یک شرابخانه محلی که در خارج از کشور رفت ، اشاره کرد که جواهرات را در یکی از بشکه های شراب باقی مانده در زیر زمین پنهان کرده است ، که پس از بازگشت ، زندگی راحتی را برای خود ، فرزندان و نوه هایش فراهم می کند. علاوه بر این ، گویا توسط یک زن شبح نیز محافظت می شود.

شراب ساز هرگز به روسیه بازنگشت ، اما انبار مخفی او به تازگی پیدا شده است. هنوز چهار بشکه بلوط در آنجا نگهداری می شود - تقریباً به اندازه قد یک مرد. هرکدام پر از شراب از محصول 1900 است. با این حال ، صاحب حیاط ، که در قلمرو آن چنین گنجینه ای کشف شده است ، اجازه باز شدن آنها را نمی دهد.

جنگ زیر زمینی

ارتش همچنین از نزدیک به هزارتوی Aksai علاقه مند بود که از چشم کنجکاو پنهان شده بود. به عنوان مثال ، در منطقه موخینا بالکا ، که نه چندان دور از پاسگاه گمرک واقع شده است ، یک پست فرماندهی مستحکم و یک پناهگاه برای رهبران احزاب ، که در صورت جنگ هسته ای ساخته شده بود ، در زیر زمین پنهان شده بود. در اینجا ، تا همین اواخر ، آزمایش های مخفی شبیه سازهای باروت انفجارهای هسته ای انجام می شد. به گفته شاهدان عینی ، چنین آزمایش هایی با غرش کر و ستون 200 متری شعله همراه بود. در همان زمان ، کل سوله ها و خانه ها در نزدیکترین حیاط ها به زیر زمین رفتند. یکبار یک موج انفجار غیرقابل کنترل کاپوت و سقف خودروهای ژنرال هایی را که برای آزمایش آمده بودند منفجر کرد و خود ماشین ها را پانزده متر به کناری انداخت.

گاهی اوقات وسایل نقلیه زرهی سنگین از محدوده خارج می شد ، از طریق داخل و خارج سوزانده می شد - از زره پیشانی به سمت راست. اما این در حال حاضر نتیجه آزمایش پوسته های جدید بود. یک تانک یا اسلحه خودران به یک گذرگاه طولانی زیرزمینی رانده شد ، درب زرهی سنگینی پشت آن بسته شد و یک توپ شلیک شد. اغلب ، یک فوق پوسته ، با برخورد به یک هدف ، در همان زمان یک در بزرگ را فرود می آورد.

حتی شایعات باورنکردنی تری در مورد تجهیزات نظامی که هرگز از زمین بازنگشته اند ، در حال پخش است. آنها می گویند که یک آزمایشگاه فوق محرمانه واقع در طبقات پایین آزمایش هایی را بر روی … انتقال مخازن از آکسای به منطقه مسکو انجام داد. با این حال ، توضیح دیگری نیز وجود دارد: خودروهای زرهی بدون مشارکت مردم به خودی خود در زیر زمین گم شدند.

تصویر
تصویر

در واقع ، در ابتدا ، برای نیازهای خود ، ارتش برنامه ریزی كرد كه نه از خلیج موخینا ، بلكه از كاتكمب های باستانی شهرک كوبیاك استفاده كند. اما یک تراژدی وحشتناک او را مجبور کرد این ایده را کنار بگذارد. همه چیز با ناپدید شدن سربازی شروع شد که در حال بررسی حرکت نامعلوم بود. گروه جستجو که پس از آن اعزام شدند نیز متحمل ضرر شدند: این بار دو سرباز ناپدید شدند.

بعداً موتورهای جستجو هنوز پیدا شدند. بلکه آنچه از آنها باقی می ماند قسمت های پایینی بدن است. هر دو در سطح سینه با چیزی غیرمعمول تیز بریده شده بودند. تمیز برش دهید ، مانند یک تیغ غول پیکر. رادیوهای سربازان نیز با چاقوی مرموز مورد اصابت قرار گرفت. هنگامی که آنها جدا شدند ، هیچ ترک یا تراشه ای در میکروسیترها پیدا نشد: برش بسیار مرتب بود.

جستجوهای بیشتر متوقف شد ، اطلاعات مربوط به مرگ سربازان طبقه بندی شد تا وحشت ایجاد نشود ، و یخ زدگان ، با انفجار یک بخش 100 متری ، گذرگاه خطرناک را محکم محکم کردند.

اما به زودی ، مرگ مرموز دیگری در سیاه چال ها رخ داد. کاوشگر آماتور محلی دخمه ها ، اولگ بورلاکوف ، نیز نصف شده پیدا شد. با این حال ، آنها این بار هم قسمت پایین و هم قسمت بالایی را پیدا کردند. فقط از بالا ، به دلایلی ، فقط استخوان باقی مانده است.

حفاران اخیراً بازدیدکننده سعی کردند با یک سگ در طول دخمه های آکسای "قدم بزنند". در یکی از پیچ ها ، سگ ناگهان ناله کرد و وحشت زده به عقب برگشت. حفاران پس از او حمایت کردند. منظره ای باورنکردنی در چشمان آنها ظاهر شد. دیوارهای گذرگاه در محلی که افراد تازه در آنجا حضور داشتند به سرعت همگرا می شوند. و بعد برگشتند. در مناسبت دیگری ، حفاران به سختی زمان پیدا کردند تا از طبقه در حال سقوط پرش کنند. حرکت "فروپاشیده" بلافاصله موقعیت اولیه خود را به دست آورد.

همه اینها نشان دهنده تله های قدیمی است. اما آنها قرار بود چه کسانی را ببرند ، خرد کنند و خرد کنند؟ ممکن است آنها برای جلوگیری از خروج چیزی یا شخصی از اعماق به سطح زمین نصب شده باشند.

معجزه ها ادامه دارد …

افسانه ها در مورد موجودات وحشتناک زیرزمینی این مکانها نیز سابقه ای چند صد ساله دارند. طبق منابع باستانی ، حتی ساکنان شهرک کوبیاکوف قربانی های انسانی را به اژدهای خاصی می آوردند ، که به طور دوره ای از روده های زمین بیرون می رفت. تصویر خدای مارمولک مرموز اغلب در میان آثار فرهنگی و باستان شناسی قسمت اروپایی روسیه یافت می شود. آکادمیسن BA Rybakov یک فصل کامل را در کتاب خود "بت پرستی روسیه قدیم" به او اختصاص داد ، جایی که ، به ویژه ، قطعه ای از نسخه خطی را نقل می کند که در آن در مورد حمله "تمساح" به مردم گزارش شده است: "در تابستان از 7090 (1582) … حیوانات از رودخانه و راه زائد ؛ افراد زیادی وجود دارد و مردم وحشت کرده بودند و در تمام زمین خدا را دعا می کردند. و بسته های خود را پنهان خواهید کرد ، اما دیگران را خواهید شکست. " این دانشمند در صحت وقایع نگار شک نمی کند و شکایت می کند که "جانورشناسی مدرن در جستجوی نمونه اولیه مارمولک به ما کمک نمی کند."

حیوان ناشناخته برای علم در آکسای آخرین بار نه چندان دور - نه سال پیش دیده شده است. هنگام سقوط در زیرزمین انبار کارخانه کنسرو سازی محلی ، یک چاه زیرزمینی باز شد. نگهبانان با سگها به آنجا نگاه کردند ، اما غرش عصبانی و بدن عظیم فردی که به سرعت در تاریکی حرکت می کرد ، آنها را مجبور کرد بدون نگاه به عقب بدوند. نگهبان جرات کرد فقط صبح برگردد و سگهای ترسیده یک هفته دیگر به انبار نیامدند. گذرگاه از گناه دور شده بود.

این مستثنی نیست که اسکای اسرار آمیز "نسی" حتی از زمین بیرون نرود ، بلکه از آب خارج شود. همانطور که توسط اکتشافات زمین شناسی نشان داده شده است ، دریاچه ای زیرزمینی در عمق حدود 40 متری زیر آکسای وجود دارد و دریا در عمق 250 متری پاشیده می شود. رودخانه دیگری زیر بستر دان جریان دارد که شهر در ساحل آن واقع شده است. تصادفی نیست که اتومبیل ها و تریلرهایی که چندین بار از پل قدیمی آکسای افتادند بدون هیچ اثری ناپدید شدند. غواصان به جای حمل و نقل گمشده ، قیفی بی ته را در بستر رودخانه دان پیدا کردند ، جایی که آب طعمه خود را با نیروی هیولایی می کشاند. زیردریایی ها تنها با طناب ایمنی فولادی از مرگ نجات یافتند.

یک آئین مقدس دیگر در آکسای وجود دارد. مشخص است که طبق نسخه ای که توسط برخی یوفولوژیست ها بیان شده است ، بشقاب پرنده ها در واقع اجسام زیرزمینی ناشناس هستند که فقط برای مدت کوتاهی به آسمان می روند. ژئوفیزیکدانان نیز با این موضوع موافق هستند. به عنوان مثال ، آندره اولخواتوف ، کارشناس علمی انجمن "اکولوژی ناشناخته ها" ، معتقد است که بشقاب پرنده ها می توانند رعد و برق توپی را که توسط فرایندهای زمین ساختی ایجاد می شود ، نشان دهند.

پدیده آکسای این نظریه را تأیید می کند. "بشقاب پرنده" در اینجا رایج است. به گفته شاهدان عینی ، آنها ناگهان ظاهر می شوند ، گویی از زمین خارج شده اند و به همان مکان باز می گردند.

به عنوان مثال ، یک بار ، چیزی شبیه به یک پونتون با گنبد شفاف ، که در آن چهره های انسان نما جمع شده بودند ، به آرامی بر روی شهر شناور شد. یک جسم دیگر آکسای شبانه را با یک جریان نور غیرمعمول بسیار کور کرد. هنگامی که این پرتو به پایگاه کشتی های جنگی در ساحل دان برخورد کرد ، وحشت وحشتناکی در آنجا ایجاد شد. آنها حتی از مسلسل های کالیبر بزرگ روی "بشقاب" آتش گشودند. با این حال ، فایده ای نداشت.

مورد دیگری نیز وجود داشت: در همان لحظه سه بشقاب پرنده کروی به طرز دیوانه واری دور پل قدیمی آکسای می چرخیدند. روشنایی به گونه ای بود که ترافیک در مسیر متوقف شد. رانندگان که نمی خواستند جلوتر بروند ، با دهان باز برنامه رایگان را تماشا کردند و پلیس ناامید راهنمایی و رانندگی مجبور شد از شهر کمک بخواهد.

در همین حال ، فرضیه فعالیت زمین ساختی که توسط آندری اولخواتوف مطرح شده است ، توضیح برخی دیگر از "خزش" های آکسای را ممکن می سازد. اول از همه ، اینها البته دیوارهای رقصنده دخمه ها هستند که ممکن است نتیجه زلزله های زیرزمینی محلی باشد. و غرش "اژدهای" زیرزمینی در این مورد برای مناطق تکتونیکی فعال زیرزمینی ماگما که در تلاش برای رهایی هستند کاملاً عادی به نظر می رسد. و هنوز ناشناخته است که چه چیزی وحشتناک تر است: زندگی مخفی نیمه افسانه ای ارواح یا زلزله واقعی ، یا حتی پاشیدن گدازه از آتشفشان روستوف تازه متولد شده.

با این حال ، هیچ نسخه علمی مدرن هنوز ظاهر ارواح زن در دخمه های کوبیاکوف و مرگ عرفانی کاوشگران مأیوس کننده گالری های زیرزمینی را توضیح نمی دهد. یک چیز واضح است: معشوقه های شبح گونه هزارتوهای آکسای ، اعم از شبح یا بازتاب عناصر طبیعی ، هیاهوی بشر را در حوزه های خود تحمل نخواهند کرد.

روسلان ملنیکوف

توصیه شده: