جادوگران شخصی استالین

فهرست مطالب:

تصویری: جادوگران شخصی استالین

تصویری: جادوگران شخصی استالین
تصویری: فیلم زندگی استالین 2024, مارس
جادوگران شخصی استالین
جادوگران شخصی استالین
Anonim
جادوگران شخصی استالین - استالین ، گرگ مسینگ ، جادوگر
جادوگران شخصی استالین - استالین ، گرگ مسینگ ، جادوگر

اکثر مورخان مدرن معتقدند جوزف ویساریونوویچ استالین یک شخص فوق العاده عاقل که نه به خدا اعتقاد داشت و نه شیطان. اما در عین حال ، او با شک و تردید شدید ، در مرز پارانویا ، متمایز شده بود ، و به سختی می توانست شایعاتی را که برخی از افراد دارای توانایی های ماوراءالطبیعه می توانند آسیب جدی به دشمنان خود بیاورند ، حتی بدون تماس مستقیم با آنها ، نادیده بگیرد.

ریشه های معنوی

تصویر
تصویر

در سال 1886 ، والدین او می خواستند یوسف را به تحصیل در مدرسه الهیات ارتدوکس گوری اختصاص دهند ، اما در آن زمان او به هیچ وجه زبان روسی را نمی دانست و نتوانست وارد شود. به مدت دو سال او توسط فرزندان کشیش کریستوفر چارکیانی به زبان روسی آموزش داده شد.

در سال 1888 ، جوزف نه اولین کلاس مقدماتی را در مدرسه ، بلکه بلافاصله وارد دومین کلاس آمادگی کرد و در سپتامبر سال بعد در کلاس اول مدرسه پذیرفته شد ، که در ژوئن 1894 فارغ التحصیل شد. جوزف دانشجوی بسیار با استعدادی بود که نمرات بالایی در ریاضیات ، الهیات ، یونانی و روسی دریافت کرد. او عاشق شعر بود و در جوانی خودش به زبان گرجی شعر می سرود.

در سپتامبر 1894 ، جوزف امتحانات ورودی را گذراند و در مدرسه علمیه ارتدکس تفلیس ثبت نام کرد. ژوگوشویلی به طور جدی خود را برای کشیش آماده می کرد ، اما آشنایی با ادبیات انقلابی مد روز آن مرد را مجذوب خود کرد و او شروع به حضور در محافل مارکسیستی کرد. و به زودی او خود را چنان فعال نشان داد که در 27 مه 1899 (در پنجمین سال تحصیل!) به دلیل "آزاداندیشی" و "خواندن ادبیات غیرقانونی" از مدرسه اخراج شد.

"مجله سوء رفتار دانش آموزان" که تا به امروز باقی مانده است به معنای واقعی کلمه مملو از پرونده هایی است که تأیید می کند رهبر آینده یک شورشی واقعی بوده است: "در مورد خواندن کتابهای ممنوعه توسط شاگرد I. Dugugashvili" (که حتی شامل رمان هوگو "کارگران" بود. از دریا ") ،.. ژوگوشویلی مجله دست نویس غیرقانونی" ، "من کتابهای غیرقانونی می خوانم" ، "توضیحات ناهموار با بازرسی" ، "جستجو در یوسیف ژوغاشویلی ، به دنبال کتابهای غیرقانونی."

پس از اخراج از حوزه علمیه ، یوسف در رصدخانه فیزیکی تفلیس به عنوان ناظر کامپیوتر مشغول به کار شد ، که این امر به شکل گیری جهان بینی الحادی وی کمک کرد. سپس او انقلابی حرفه ای شد و "کثیف ترین" کار را به عهده گرفت - به عنوان مثال ، آماده سازی مصادره ، که معمولاً با تعداد زیادی قربانی همراه بود ، هم از "مصادره شده" و هم از "مصادره شده". روشن است که در این زمان او سرانجام با ایمان به خدا و جاودانگی روح جدا شد. اما ، همانطور که اغلب در مورد ملحدان اتفاق می افتد ، او خرافاتی شد.

یک فرد خرافاتی با اعتقاد عمیق خود به بی اعتنایی تظاهرات به هرگونه آیین کلیسا یا مناسک مذهبی تفاوت دارد ، اما در عین حال با نگرشی ترسناک نسبت به انواع نشانه ها ، پیشگویی ها ، پیشگویی ها و از همه مهمتر شایعات در مورد رویدادهای عجیب و غریب همراه است. پدیده هایی که در تصویر ماتریالیستی جهان نمی گنجند. …

تصویر
تصویر

استالین و کیروف

شاهدان عینی که با جوزف استالین ارتباط برقرار کردند شهادت می دهند: تا زمان مرگ او ، او همچنان به ادبیات باطنی علاقه داشت ، ترجمه های مربوطه را می خواند ، در مورد حاشیه کتابهایی که برای توزیع گسترده در اتحاد جماهیر شوروی ممنوع شده بود ، یادداشت می کرد.

با این حال ، رهبر هرگز دلیلی برای تصور اینکه او به این کتابها اعتقاد دارد ، نداد. علاوه بر این ، وی چاپ سالگرد مجموعه ای از اشعار جوان خود را ، که در آن انگیزه های باطنی و عرفانی به وضوح یافت می شود ، ممنوع کرد. و با این وجود دلیلی وجود دارد که ادعا کنیم استالین به عنوان یک شخص از تصویر یک ماتریالیست "استوار" دور بود.

جادوگر برای رهبر

البته جوزف استالین که یک شخص نسبتاً خواننده بود ، می دانست که در محافل غیبی شیوه های متداولی وجود دارد که به شما امکان می دهد با انجام اقدامات با شکل نمادین یا عکس شخص ("روش دلبری") بر شخص تأثیر بگذارید. برای مقاومت در برابر چنین تأثیراتی ، لازم بود از جادوگران قوی تر و با تجربه تر حمایت کنید. حتی شواهدی وجود دارد که استالین در این مورد با رهبر کمونیست های لنینگراد صحبت کرده است. سرگئی میرونوویچ کیروف.

استالین و کیروف اغلب ملاقات می کردند و بیش از یک بار با هم استراحت می کردند ، به ویژه از آنجا که کیروف مدت ها در قفقاز کار می کرد. هنگامی که استالین یک افسانه غیر معمول به کیروف گفت ، در یکی از کتابها بخوانید.

در پاییز 1590 ، جادوگران روستای اسکاتلندی نورت برویک باعث طوفان در دریا شدند و کشتی پادشاه جوان جیمز ششم را غرق کردند. بنابراین ، سوءقصد به پادشاه در نتیجه توطئه اشراف قدرتمندی که قصد سرنگونی وی را داشتند رخ نداد ، بلکه در نتیجه طلسم زنان ضعیفی بود که اجازه خروج از آنها در خانه ای مناسب را ندارند.

تصویر
تصویر

هیچ نشانه ای وجود ندارد که در طول این گفتگو جوزف استالین مستقیماً از کیروف بخواهد تا او را "متخصص" مناسب در جادو و جادوگری بیابد ، اما سرگئی میرونوویچ ، که واقعاً دوست نزدیک رهبر بود ، این مکالمه را به خاطر آورد و ، با بازگشت به لنینگراد ، گفت دستورالعمل های مربوط به این سوال فیلیپ دمیانوویچ مدود - یکی از رهبران OGPU محلی (بعداً ، به هر حال ، در پرونده قتل کیروف محکوم شد).

خرس نیازی به نگاه طولانی نداشت. همه لنینگراد "جادوگر موروثی" را می شناختند ناتالیا لووا که دارای توانایی ها و تجربه واقعاً برجسته ای بودند. اطلاعات موثق کمی در مورد او وجود دارد ، اما شایعاتی در شهر پخش شد مبنی بر اینکه "جادوگر" دارای قدرت جادویی غیرمعمول است.

فقط یک معاصر مشهور - شاعر آنا آندریونا اخماتوا - در خاطرات خود به تفصیل در مورد لووا می گوید. زنان در دوران قبل از انقلاب ملاقات می کردند و از مهمان نوازی یکدیگر لذت می بردند. به گفته آخماتووا ، لووا مجموعه ای غنی از لوازم جانبی "جادوگری" را در اختیار داشت.

به عنوان مثال ، او همیشه "آتام" را در دست داشت - یک چاقوی قابل برگشت و بزرگ به اندازه کافی با دسته سیاه و سفید ، که برای هدایت انرژی روانی "که از بدن جادوگر خارج می شود" به فضای اطراف استفاده می شود. ظاهراً این ابزار به جادوگر کمک کرد تا "قدرت جادوگری" خود را در یک پرتو نامرئی متمرکز کند.

آخماتووا همچنین از یک جام زیبا ساخته شده از "آلیاژ قرمز" - ظاهراً بسیار قدیمی ، با تزئینات اسرارآمیز در لبه ها یاد می کند. شاعر در یک نگاه نمی تواند تعیین کند که مردم در چه زمان و چه چیزی آن را ساخته اند. علاوه بر این ، هنگام انجام مراسم جادوگری ، که برخی از آنها ، با اجازه مهماندار ، آخماتووا فرصتی برای مشاهده داشت ، ناتالیا لووا همیشه یک حلقه فلزی مخصوص تزئین شده با تصویر هلال بر روی سر خود می پوشید.

تصویر
تصویر

ناتالیا لووا

این جادوگر همچنین موارد دیگری را نیز نشان می داد که معنای عملکرد او را نشان می داد: چوب های رنگ شده ، پاهای خشک شده پرنده ، کتابهای فرسوده در چسب های چرمی فرسوده با بستهای تذهیب شده مسی ، کوزه های معجون و غیره. البته کتابها به آخماتوا اشاره می شد - او مشتاقانه می خواست به آنها نگاه کند ، اما چیزی او را از این قدم باز داشت. او هرگز جرات نکرد حتی یکی از آنها را لمس کند.

آخماتووا همچنین در مورد توانایی های جادوگر گواهی می دهد: "ناتالیا لووا در حضور من در یک کودک چهار ماهه با دندان هایش فتق را قورت داد. این یک عملیات واقعی بود ، به علاوه تعداد زیادی طلسم و نوعی مراسم پیچیده.کودک بهبود یافته است."

چگونه فیلیپ خرس می تواند چنین رقمی را نادیده بگیرد؟

تور خطرناک

به طور قطعی مشخص است که در سال 1930 ناتالیا لووا با دستور شخصی استالین از لنینگراد به مسکو احضار شد. در پایتخت ، یک آپارتمان در مرکز به او داده شد ، که در آن زمان بی چون و چرا بر بالاترین "لطف سلطنتی" شهادت می داد: فقط کارگران بلند پایه حزب و شوروی ، نظم دهندگان و مردم عمومی دارای فضای زندگی جداگانه بودند. واضح است که لووا شروع به کار سخت کرد و دستورات مخفی رهبر را انجام داد.

"جادوگر موروثی" چه خدماتی می تواند به استالین ارائه دهد؟

اول از همه مشاوره. او می تواند در مورد محافظت از تصویر در برابر تأثیرات جادویی به او توصیه کند. به عنوان مثال ، نقاشی های معروف و اکثر عکس ها نه خود استالین را نشان می دهند ، بلکه دوتایی او یا تصویری تصفیه شده است که دشمنان نمی توانند از آن برای دلجویی استفاده کنند.

تصویر
تصویر

و تنها عکس واقعی رهبر ، که استالین به عنوان یادگاری به مهمانان و آشنایان ارائه داد ، کاملاً از هرگونه تأثیرات "جادویی" محافظت می شود - او روی آن به صورت نیمه چرخانده ، چشمان خود را جمع کرده و لوله را روشن می کند. چشم ها - که از نظر غیبی آسیب پذیرترین افراد هستند - در این تصویر پوشانده شده اند و به اصطلاح "مدار انرژی خارجی" توسط آتش محافظت می شود.

علاوه بر این ، تاریخ واقعی تولد استالین مخفی نگه داشته شد. شاید ، به توصیه لووا یا برخی دیگر از غیب شناسان ، رهبر آن را طوری تنظیم کرده باشد که منجمان خارجی نتوانند سرنوشت او را پیش بینی کرده یا نقاط ضعف او را دریابند.

نسخه ای وجود دارد که رهبر از دانش و تجربه "جادوگر" برای مبارزه با فراماسونرها و برخی مخالفان سیاسی استفاده می کند ، سعی می کند اراده آنها را با اقدامات غیرمستقیم سرکوب کند ، آنها را تحت سلطه خود درآورد ، آنها را مجبور به انجام اشتباهات مهلک کند. گویی ناتالیا لووا ، که در توانایی های جادویی خود می توان او را متقاعد کرد ، به یک سلاح قدرتمند قدرت مخفی خود تبدیل شد - یک سلاح قدرتمند ، وحشتناک و اسرار آمیز ، که افراد ناآگاه از آن فرصتی برای دفاع از خود نداشتند.

از توانایی های غیر معمول لووا نیز در انتخاب پرسنل استفاده شد. اما دقیقاً انتخاب کادرها وظیفه اصلی جوزف استالین به عنوان دبیر کمیته مرکزی CPSU (b) بود. طبق شایعات گسترده ، پس از هر جلسه جادویی او ، که به دستور رهبر انجام شد ، تغییرات غیرمنتظره پرسنلی در دولت و رهبری حزب بلشویک رخ داد ، که هیچ یک از خارجیان نمی توانست آن را درک کند.

سرنوشت بیشتر ناتالیا لووا در مه پنهان شده است. شاید منحل شده است. شاید او به دلایل طبیعی مرده است. همچنین ، هیچ سند جدی و معتبری در مورد ارتباط وی با جوزف استالین باقی نمانده است. اما اطلاعات کافی در مورد مشاور ویژه دیگر رهبر - ولف مسیگ وجود دارد.

امنیت غیر معمول کرملین

تصویر
تصویر

روانشناس و "روانشناس" Wolf G. Messing او حتی در خاطرات خود نیز جزئیات گفتگوهای خود با "رهبر مردم" را گزارش نمی کند ، اگرچه او بی پروا در مورد همه چیز می بالد. اسناد بایگانی نشان می دهد که به احتمال زیاد چنین جلساتی وجود نداشته است.

اما ما می توانیم بر اساس تکالیف وارلن لووویچ استرونگین "استالین و گرگ بصیر بینا" ، وظایف "ویژه" ای را که وی برای رهبری کرملین انجام داد ، تصور کنیم. استرونگین گفتگوی مسینگ با لاورنتی پاولوویچ بریا را بازسازی می کند:

- شما صادقانه به رهبر و معلم بزرگ همه ملت ها خدمت می کنید. من از دست تو ناراحت نیستم. استالین دوباره شما را می بیند. در موردش تردیدی ندارم. و به یاد جلسه ما ، دستوراتی را برای افزایش نرخ کنسرت شما می دهم.

- من بالاترین نرخ را دارم ، - گفت مسینگ.

- اجازه دهید شخصی به شما بدهیم! - آگاهی شگفت انگیزی از امور حسابداری کنسرت بریا نشان داد. -ما همچنین کمک هزینه تور می دهیم!

- حق بیمه پرداخت می شود.

- سپس پنجاه درصد دیگر برای مهارت بگیرید! - بریا با هوای یک خیر گفت. - اما اگر متوجه انحراف واضح در سلامتی رهبر شدید ، بلافاصله به من بگویید.

مسلینگ گفت - استالین پزشکان خودش را دارد.

- امروز - پزشکان ، و فردا - قاتلان! شوخی! - بریا لبخند کجی زد و مسینگ را به نگهبان اول همراهی کرد: - او را با ماشین من به خانه ببرید …"

بنابراین ، بریا برای مسینگ روشن کرد که کار اصلی او در اتحاد جماهیر شوروی نه اجرای پاپ ، بلکه مشاهده "سلامت رهبر" خواهد بود. اما مسینگ ، که حتی تحصیلات پزشکی هم نداشت ، چگونه می توانست در اینجا کمک کند؟ احتمالا فقط یکی. "روانشناس" می تواند متوجه آنچه هیچ پزشکی نمی بیند ، یعنی پیامدهای تأثیر مخرب روانی - فیزیکی ، اختلالات جزئی در مهارت های حرکتی رهبر ، و مغایرت بین رفتار او و معیار خاصی ، شود.

به لطف مشاهده فوق العاده اش ، مسینگ موفق شد تبدیل به یک توهم گرای معروف شود. همین مشاهده می تواند به محافظت از استالین در برابر تأثیر ضمنی بر سلامت روانی او کمک کند.

جالب است که کار ایجاد ساختار امنیتی "جادویی" کرملین در همه جهات ممکن انجام شده است. به عنوان مثال ، قبل از جنگ ، گرافولوژی (یعنی تهیه یک پرتره روانشناختی از دست خط) یکی از انواع جادو محسوب می شد و افراد جدی آن را برای علم نگه نمی داشتند. با این حال ، رهبری اتحاد جماهیر شوروی به گونه ای متفاوت فکر می کرد و به هر طریق ممکن گرافولوژیست های حرفه ای را "تغذیه" می کرد و آنها را با بند کوتاه نگه می داشت.

متأسفانه ، هیچ سند جامعی یافت نشده است که حاوی جزئیات تشکیل چنین سرویس ویژه غیر معمول باشد. شاید آنها هرگز کشف نشوند و راز "جادوگران" کرملین در میان افسانه های زیبا و جذاب شهری باقی بماند.

توصیه شده: