نبرد در قطب جنوب

فهرست مطالب:

تصویری: نبرد در قطب جنوب

تصویری: نبرد در قطب جنوب
تصویری: فیلم دوبله فارسی تا جایی که پاهایم توان راه رفتن دارند – As Far As My Feet Will Carry Me 2024, مارس
نبرد در قطب جنوب
نبرد در قطب جنوب
Anonim
نبرد قطب جنوب - قطب جنوب ، سوآبیای جدید ، بشقاب پرنده ، دریاسالار برد
نبرد قطب جنوب - قطب جنوب ، سوآبیای جدید ، بشقاب پرنده ، دریاسالار برد

در 1 فوریه 1947 ، یک گروه اعزامی به رهبری دریاسالار ریچارد برد در قطب جنوب در ناحیه ملکه مود لند فرود آمد و مطالعه قلمرو مجاور اقیانوس را آغاز کرد. مطالعات برای 6-8 ماه طراحی شده است. اما در اواخر فوریه ، همه کارها ناگهان متوقف شد و اعزام فوری به ایالات متحده بازگشت

ایده چنین اعزامی دریایی در پاییز 1945 متولد شد. زیردریایی های خدمه چندین زیردریایی آلمانی در آرژانتین به خدمات ویژه آمریکایی گفتند که قبل از پایان جنگ جهانی دوم ، آنها پروازهای ویژه ای را برای تأمین پایگاه خاصی از نازی ها در قطب جنوب انجام داده اند.

آمریکایی ها این اطلاعات را جدی گرفتند. آنها تصمیم گرفتند یک اسکادران کامل را به رهبری با تجربه ترین کاوشگر قطبی در آن زمان ، Admiral Bird ، در جستجوی پایگاه مرموز بفرستند.

ریچارد برد قطب جنوب را به خوبی می شناخت. در سال 1929 ، یک اعزامی تحت رهبری او پایگاه آمریکای کوچک را در خلیج کیتوویا تأسیس کرد.

در سال 1929 ، او و شریک خود اولین پرواز را از طریق قطب جنوب انجام دادند. در 1939-1941 ، او یک اعزامی را در غرب و جنوب قطب جنوب انجام داد: به منطقه مانع راس ، سرزمین مرغ مرغ ، سرزمین گریم ، شبه جزیره ادوارد هفتم. و هنگامی که جنگ جهانی دوم آغاز شد ، بیرد فرماندهی گشت اصطلاحاً گرینلندی را بر عهده گرفت و در قطب شمال با نازی ها مبارزه کرد.

پرنده دریاسال به قطب جنوب بازگشت

در پایان سال 1946 ، دریاسالار مأموریت اعزامی جدید نظامی و علمی به قطب جنوب را عهده دار شد. نیروی دریایی آمریکا نیروهای جدی را برای این اهداف اختصاص داده است: یک ناو هواپیمابر ، 13 رزمناو و ناوشکن ، یک زیردریایی ، یخ شکن ، بیش از 20 هواپیما و هلیکوپتر و در مجموع حدود پنج هزار پرسنل.

در عرض یک ماه ، اعضای اعزامی توانستند حدود 50 هزار عکس بگیرند ، چندین فلات کوهستانی که قبلاً ناشناخته بودند را نقشه برداری کنند و یک ایستگاه قطبی جدید را تجهیز کنند. یکی از ناوشکن ها بمباران آموزشی انفجار یخ را با اژدر انجام داد. و ناگهان آمریکایی ها مورد حمله قرار گرفتند … وسایلی شبیه به "بشقاب پرنده". به هر حال ، چنین اصطلاحی در آن زمان وجود نداشت.

تصویر
تصویر

بیرد در رادیو گزارش داد که پس از یک نبرد کوتاه ، یک دشمن ناشناس فرستادگان را اخراج کرده است. آنها دو مرد جوان ، بلند ، بلوند و چشم آبی ، با لباس های چرم و خز بودند. یکی از فرستادگان به زبان انگلیسی شکسته از آمریکایی ها خواست تا فوراً در عرض چند ساعت منطقه را ترک کنند.

برخورد غم انگیز

برد این خواسته ها را رد کرد. سپس فرستادگان به سمت برآمدگی برف عقب نشینی کردند و به نظر می رسید در هوا ناپدید شده اند. یکی دو ساعت بعد توپخانه دشمن به رزمناو و ناوشکن ها اصابت کرد. پس از 15 دقیقه حمله هوایی آغاز شد. سرعت هواپیماهای دشمن آنقدر زیاد بود که آمریکایی ها که در حال شلیک هواپیماهای ضد هوایی پیش رو بودند ، تنها توانستند دشمن را از محدوده هدف کشتی ها دور نگه دارند.

جان سیرسون ، یکی از اعضای اعزامی ، سالها بعد یادآور شد: "آنها مثل دیوانه ها از زیر آب بیرون پریدند و به معنای واقعی کلمه با چنان سرعتی بین دکل های کشتی لغزیدند که جریان هوای آشفته آنتن های رادیو را پاره کرد. چندین "کورسوار" موفق به بلند شدن از "کازابلانکا" شدند ، اما در مقایسه با این ماشین های عجیب و غریب پرنده ، شبیه به ماشین های هابلی بودند.

قبل از اینکه حتی بتوانم یک چشم بر هم بزنم ، دو "کرسور" ، تحت تأثیر برخی اشعه های ناشناخته که از کمان این "بشقاب پرنده" بیرون می زدند ، خود را در آب در نزدیکی کشتی ها دفن کردند … این اجسام حتی یک صدا هم نمی دادند ، آنها بی سر و صدا بین کشتی ها حرکت کردند ، مانند نوعی پرستو شیطانی ، مایل به آبی مایل به قرمز با منقارهای قرمز خون ، و بی وقفه آتش مهلکی را تف می کردند.

ناگهان "مرداک" ، که ده کابل از ما فاصله داشت (حدود دو کیلومتر - تقریباً.) ، با شعله ای روشن شعله ور شد و شروع به غرق شدن کرد. از دیگر کشتی ها ، علیرغم خطر ، قایق های نجات و قایق ها بلافاصله به محل سقوط فرستاده شدند. هنگامی که "پنکیک" ما به منطقه نبرد پرواز کرد ، کمی قبل از آن به فرودگاه ساحلی منتقل شده بودند ، آنها نیز نتوانستند کاری انجام دهند. تمام این کابوس حدود بیست دقیقه به طول انجامید. هنگامی که "بشقاب پرنده" دوباره در زیر آب فرو رفت ، ما شروع به شمارش تلفات کردیم. وحشتناک بودند …"

در پایان این روز غم انگیز ، حدود 400 آمریکایی کشته شدند ، حدود 20 هواپیما و هلیکوپتر سرنگون شد و یک رزمناو و دو ناوشکن آسیب دیدند. ضررها حتی بیشتر می شد ، اما شب فرا رسید. Admiral Bird در آن شرایط تنها تصمیم درست را گرفت: عملیات را محدود کرده و با تمام اسکادران به خانه بازگردد.

تصویر
تصویر

امروزه یوفولوژیست ها متقاعد شده اند که پایگاه های بیگانه در این بخش از قطب جنوب واقع شده است. در هر صورت ، پایگاه کسانی که این "بشقاب پرنده" را کنترل می کردند. و بیگانگان واکنش مناسبی به ورود متجاوزان نشان دادند. بعید است که آلمانی ها در آن زمان هواپیماهایی با چنین سلاح های ویرانگری داشته باشند. بله ، و خود نیروهای آلمانی پس از تسلیم آلمان در مه 1945 ، دیگر در قطب جنوب باقی نماند. آنها در سراسر جهان پراکنده شدند ، بیشتر آنها در آرژانتین بودند.

هنگامی که اسکادران آمریکایی سرانجام به سواحل خود رسید و فرماندهی از سرنوشت اعزام مطلع شد ، همه شرکت کنندگان آن - اعم از افسران و ملوانان - منزوی شدند. فقط Admiral Bird رایگان باقی ماند. با این حال ، ملاقات با روزنامه نگاران ممنوع شد.

سپس او شروع به نوشتن خاطرات در مورد این دوره از زندگی خود کرد. امکان چاپ نسخه خطی وجود نداشت ، اما به "حوزه های بالا" رسید. بیرد برکنار شد ، علاوه بر این ، دیوانه اعلام شد. در سال های اخیر ، دریاسالار عملا در حبس خانگی زندگی می کرد ، با هیچ کس ارتباط برقرار نمی کرد ، حتی نمی توانست همکاران سابق خود را ببیند. وی در سال 1957 درگذشت. آن زمان هیچ کس قهرمان مشهور قطبی را به یاد نمی آورد.

اعزامی جدید

باید تصور کرد که در سال 1947 ، رهبری عالی آمریکا با توجه به گزارش دریاسالار بیرد واکنش نشان دادند ، زیرا در سال 1948 سی و نهمین نیروی کار نیروی دریایی ایالات متحده به این منطقه از قطب جنوب اعزام شد. مجهز به جدیدترین تجهیزات راداری و تقویت شده توسط نیروهای ویژه دریایی بود. بدون شک ، آمریکایی ها انتظار داشتند انتقام نبرد شکست خورده توسط برد را بگیرند. اما ملاقات جدیدی با غریبه های مرموز رخ نداد ، اگرچه هلیکوپترها به طور دقیق ساحل را بررسی کردند و حمل و نقل را ردیابی کردند.

اکسپدیشن جدید موفق شد تنها برخی از غارهای یخی در ساحل را کاوش کند. نتایج متوسط بود. زباله های ساختمانی و خانگی ، سکوهای حفاری شکسته ، برخی تجهیزات معدنی ، پاره شدن لباس های معدنی. تمبرهای "ساخت آلمان" وجود داشت. به طور شگفت انگیزی ، یک مورد کارتریج خراب شده که مربوط به سلاح های آلمانی در جنگ جهانی دوم بود ، پیدا نشد.

شکی نبود که آلمانی ها بیش از یک سال را در اینجا گذرانده اند. اما چه زمانی آنها از قاره یخی ناپدید شدند؟ کجا هستند کارخانه های زیرزمینی افسانه ای که این ابرسلاح را تولید کرده اند؟ آمریکایی ها فقط به پادگانهای فرسوده برخورد کردند. دریاسالار جرالد کچوم ، با کسی ملاقات نکرد ، مگر پنگوئن ها ، دستور داد به خانه برود …

تا کنون ، اطلاعات کمی در مورد سفر دریاسالار برد در سالهای 1946-1947 وجود دارد.اطلاعات مربوط به حضور نظامیان و دانشمندان در منطقه ملکه مود لند در آغاز سال 1947 بیشتر طبقه بندی شده است. به احتمال زیاد ، اعضای سفر با بیگانگان در آنجا روبرو شدند. و تمام مطالب مربوط به آنها ، و امروزه در ایالات متحده تحت مهر محرمانه طبقه بندی می شوند.

توصیه شده: