2024 نویسنده: Adelina Croftoon | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 02:09
بسیاری از تماس های تله پاتی منشأ زمینی ماوراءالطبیعه هستند تا تماس های بین سیاره ای
مخاطبین ، بر خلاف آدم ربایان (افرادی که بدون رضایت آنها ربوده می شوند) ، داوطلبانه تماس می گیرند و اغلب متقاعد شده اند که کار خوبی را برای تمام بشریت انجام می دهند. یوفولوژیست ها معمولاً فقط توسط مخاطبین اذیت می شوند. اما کسانی هستند که این پدیده را با دقت مطالعه می کنند.
به عنوان مثال ، اسکات کورالس ، که به درستی اشاره می کند که بسیاری از محققان کشورهای آمریکای لاتین را از نزدیک دنبال می کنند. یک کلیدوسکوپ واقعی از "ناهنجاری" وجود دارد. آیا به این دلیل است که در ابتدا در این کشورها یک جنبش تماس گیرنده بسیار قوی وجود داشت؟
ارتباطات اختری
در اکثر کشورها از جمله روسیه ، مخاطب بدون شهود با برادران فضایی ارتباط برقرار می کند. در کشورهای آمریکای لاتین موضوع متفاوتی است. در آنجا برای مدت طولانی مانند نوعی یا ادامه دیدارهای معنوی بود. اما اگر قبلاً مردم برای جلسه ای جمع می شدند و با ارواح مردگان ارتباط برقرار می کردند ، اکنون - با کاسمیت ها. اولین تماس ها با بیگانگان چگونه اتفاق افتاد؟
Ercilio Maes برزیلی در سال 1949 شروع به دریافت اطلاعات از یک موجود بیگانه نامرئی کرد که خود را Ramatis نامید. راماتیس برای بسیاری از مردم سخنرانی کرد و از یک یا یک رسانه دیگر به عنوان واسطه استفاده کرد. مواد این "سخنرانی ها" در اثری به نام "پیامهایی از هواپیمای اختری" جمع آوری شد و حتی کتاب "زندگی در سیاره مریخ و دیسک های پرواز" بر اساس آنها منتشر شد.
رساله های دیگری نیز وجود داشت که به طور خاص در مورد تخریب قریب الوقوع زمین توسط سیاره سرگردان Hercolubus که در اطراف خورشید نامرئی تیلا می چرخید و تنها در 6666 سال یک بار به منظومه شمسی می آید ، صحبت می کرد.
از حدود دهه 1960 ، خانواده تماس گیرندگان با هزینه ساکنان پورتوریکو ، که مایل به پیوستن به گروه بشقاب پرنده "برادری فضایی عصر جدید" ، ایجاد شده توسط کارلوس اوچوا بودند ، شروع به پر کردن کردند. این گروه هدف خود را نشان داد تا به هر طریق ممکن نگرش خیرخواهانه خود را نسبت به بیگانگان نشان دهد.
اوچوآ گفت ، او شخصاً پیام هایی را "از بالا" از طریق تله پاتی و نوشتن خودکار دریافت کرد. در این پیامها ، به مردم اطلاع داده شد که زمین در خطر نابودی است ، مگر اینکه به خود بیایند: "این آخرین فرصت شما بر روی زمین است ،" خطبه های کیهانی گفت ، "زیرا شما با بی دقتی از آموزه های استاد بزرگ ، که شما مسیح را صدا می زنید و آنها را برای خود تحریف می کنید. من نیاز دارم …"
و بیشتر با همان روحیه
بیگانگان ، با این حال ، اشاره کردند که آنها آماده هستند تا طرفداران خود را در کشتی های عظیم بین ستاره ای نجات دهند و زمینیان را به بهترین جهان ببرند. برای تجزیه و تحلیل پیامهای دریافتی اوچوا و "اخوان" ، مرکز علوم متافیزیکی تأسیس شد. در سال 1972 ، او آزمایشی را برای معرفی یکی از موجودات هوشمند فرازمینی به مخاطب نوجوان انجام داد. در طول این جلسه بی سابقه ، مرد ناگهان با صدایی غیر انسانی قدرتمند صحبت کرد و ادعا کرد که او موجودی باهوش و باهوش از "جهان موازی ضد ماده" است که می تواند از مغز بیگانه برای غلبه بر مرزهای زمان و مکان استفاده کند.
برادران زمینی سعی کردند گفت وگویی برقرار کنند و پرسیدند ، آنها می گویند شما را با چه چیزی صدا بزنند. این موجود اظهار داشت که نام فردی ندارد ، زیرا تنها بخشی از یک کل واحد به نام "هسته حیاتی" است.همچنین ادعا شد که اگر اکنون در بدنه رسانه وجود نداشته باشد ، می تواند مناطق عظیمی از فضای بیرونی اطراف خود را از بین ببرد.
پیام هایی از آنجا
در اواخر 1960 ، یک مخاطب به نام ریکاردو مارتینز در لویت تاون ظاهر شد. او به طور ناگهانی شروع به تمایل غیرقابل مقاومت برای انتقال افکار عجیب و غریبی کرد که سرش را در بر گرفته بود. مارتینز با کمک نوشتن خودکار نه تنها متون متعدد "دیکته" را نوشت ، بلکه نقشه های کیهانی مجهز به هیروگلیف های مرموز را ترسیم کرد. این پیام ها از فاجعه های فراموش شده کیهانی صحبت می کردند که میلیاردها سال پیش زمین را تکان داد. منبع این پیامها همچنین گفت که آنها مدتهاست زمین ما را رصد می کنند و حتی در زمانهای بسیار قدیم به تمدن آنها دستور داده شده است که در توسعه زندگی هوشمند ، در هر کجا که ظاهر می شود ، مشارکت داشته باشند.
مارتینز همچنین پیام هایی از این دست دریافت کرد ، به عنوان مثال: "ما بچه های جهان هستیم … ما نیت مسالمت آمیزی داریم … از هر ده ستاره ، یک نفر در سیاره ها زندگی می کند … بسیاری از زمینیان ، صرف نظر از وابستگی محدود آنها ، با ذهن جهانی یکپارچه هستند."
با این وجود ، هیچ مخاطبی به اندازه سمائل آوم وئور ، رهبر جنبش بین المللی گنوسی در انتشار پیام های "از بالا" فعال نبوده است. "آموزه های" او ترکیبی از باورهای سرخپوستان آمریکای شمالی بود که توسط مایاها ، اینکاها و سایر قبایل بومی آمریکا حفظ شده بود. افراد متخصص سمائیل از اسپانیا به آمریکای جنوبی مهاجرت کردند.
به گفته سمائل ، وی هنگام مدیتیشن در مجاورت مکزیکوسیتی با ونوسینی ها ملاقات کرد. او ناگهان بدون محدودیت به نقطه خاصی در جنگل کشیده شد و در آنجا یک سفینه فضایی نسبتاً بزرگ پیدا کرد که روی سه تکیه گاه ایستاده بود. کاپیتان فضاپیما به سمائل سلام کرد و او پرسید آیا می تواند به مریخ پرواز کند تا همه چیز را با چشم خود ببیند. در عوض ، خطبه ای فلسفی درباره قوانین کارمی و تأثیر آنها بر نژادهای کیهانی ایراد شد.
در دهه 70 قرن بیستم ، "عملیات راما" مرموز ظهور کرد و به سرعت شروع به توسعه کرد. این پروژه توسط گروهی از جوانان پرو آغاز شد که مشتاق تماس با برادران فضایی بودند. این رویا به حقیقت پیوست و جامعه ای از موجودات اثیری از طریق نوشتن خودکار با علاقه مندان ارتباط برقرار کردند. جوانان پروی معتقد بودند که این موجودات از Orion ، از قمرهای مشتری Callisto و Ganymede آمده اند ، بنابراین آنها چیزی برای گفتن به یوفولوژیست های خانگی در مورد زندگی در سیارات دور داشتند.
زمینیان با الهام از مخاطبین ، به زودی جنبش خود را "عملیات راما" نامیدند و تقریباً در همه کشورهای آمریکای لاتین و اروپا طرفداران خود را به دست آوردند. آنها به رهبری برادران دوقلوی کارلوس و سیکستو پاز ولز ، به اصطلاح انجیل اوکسالکا - یکی از آن "برادران فضایی" که با آنها تماس گرفتند ، اعتراف کردند. اوکساتک در مورد مفاهیم جدیدی مانند "کنفدراسیون کهکشانی" و "شندرا" - یک درگاه بین بعدی که به جهان های دیگر منتهی می شود ، گفت.
در آرژانتین ، تماس در سال 1952 با انتشار تک نگاری آغاز شد که خورخه دوکلوت بر اساس مخاطبین خود نوشت و "منشاء بشقاب پرنده ها ، ساختار و هدف آنها" نامید. ظاهراً این پیام توسط یک مهندس فوت شده به وی منتقل شده است ، که در ظرفیت جدید زندگی پس از مرگ خود ، فرصت مطالعه وسایل نقلیه بیگانگان را داشت که از زمین ما دیدن می کردند.
متن حاصله برای مدت طولانی در سیستم اعتقادی دیگر مخاطبین آرژانتینی اساسی شد. جویندگان مدرن "برادران فضایی" در آرژانتین احساس می کنند که در خانه خود هستند ، به ویژه از آنجا که اسطوره شناسی فضایی عظیمی در آنجا ایجاد شده است ، به ویژه در اطراف شهرهای زیرزمینی Isidris و Erx ، که ظاهراً توسط جامعه بین سیاره ای اداره می شود.
برخی از طرفداران این فرقه فرقه ای "در اطراف قله آرکو در آند" ، که ظاهراً شهر در زیر آن قرار دارد ، "خوشه" می شوند و خود سنگ های این کوه دارای خواص درمانی هستند.مکان شهر زیرزمینی برای مخاطبی به نام کرور (قبلاً تحلیلگر سیستم) فاش شد. و بیگانه ای که این اطلاعات را منتقل کرد خود را فرمانده Nemmock نامید. در سال 1993 ، اطلاعات دریافتی از وی تحت عنوان "Isidris - شهر زیرزمینی طلایی" منتشر شد.
به گفته آنها ، این شهر فوق العاده زیرزمینی برای هر کسی که مایل به استفاده از قابلیت های "فوق بعدی" خود است قابل مشاهده است. چگونه آنها را پیاده سازی کنیم؟ مراقبه. و علاوه بر این ، مجوز اخوان المسلمین ، که بر کل این منطقه حاکم است ، باید اخذ شود. سپس راهنماهای ماوراءالطبیعه برای کمک به شخصی ارسال می شوند ، او را به مکان مناسب می برند ، از آنجا می توان شهر را "در بعد دیگری" مشاهده کرد.
در استان کوردوبا در آرژانتین ، در منطقه ای که تپه مقدس Uri-torco را احاطه کرده است ، اغلب می توانید نوعی سر و صدای زیرزمینی را بشنوید. اعتقاد بر این است که این صداها توسط سه "آینه" عظیم تولید می شود که توسط شهر زیرزمینی Erx برای دریافت اطلاعات از اعماق فضا استفاده می شود. دسترسی به شهر با استفاده از "ابعاد افست" امکان پذیر است. مخاطبین معتقدند جام مقدس در بالای این شهر زیرزمینی زیبا در معبد کره نگهداری می شود.
هرکسی که داستان های مخاطبین را در مورد برخورد با موجودات فرازمینی بخواند ، خود را در دنیای یک افسانه می بیند ، جایی که همه چیز ممکن است - و خواندن افکار از راه دور ، و تله پورت از طریق موانع محکم ، و کنترل یک سفینه فضایی با کمک اندیشه گاهی اوقات یک فرد تماس گیرنده دارای توانایی های ماوراءالطبیعه است ، از بیماری های مزاحم شفا می یابد ، این فرصت به او داده می شود تا با سفینه فضایی پرواز کند و دنیاهای غیر زمینی را ببیند.
به آسمان نگاه کن که ندایش زنگ می زند
اما این مخاطبین دارای "روی دیگر سکه" نیز هستند که اغلب توسط خود متخصصان یوفولوژیست در مورد آن نوشته نشده است.
یکی از مشهورترین موارد در سال 1966 در برزیل ، در منطقه Morro do Vitem ، در حومه Niterchi رخ داد. دو مرد به نام های میگوئل ویانا و مانوئل پریرا مرده پیدا شدند. آنها تحت شرایط اسرار آمیزی جان خود را از دست دادند ، که مشخصاً با مشارکت این بدبختان در فعالیت های گروه تماس با بشقاب پرنده ها ارتباط دارد.
آنها بر روی اجساد ، ماسک هایی از ورق های معمولی پیدا کردند که برای پوشش سقف استفاده می شود. با قضاوت بر اساس همه داده هایی که می توان جمع آوری کرد ، این دو منتظر ورود انسان نما از سفینه فضایی بودند که قرار بود از مشتری برسد.
رویداد دیگری که جامعه بشقاب پرنده ها را شوکه کرد در اسپانیا تحت شرایط غم انگیزی رخ داد و هنوز در محافل باریک مورد بحث است. به خودکشی تارارس معروف شد. دو مخاطب به وضوح در انتظار "برادران فضایی" بودند و با این امید که بتوانند با بیگانگان متحد شوند و زمین آشفته ما را ترک کنند خود را به شرط رهایی از "پوسته متراکم" "من" خودکشی کردند.
یکی 47 ساله بود و نامش رودریگز مونترو بود و دیگری خوان تورف تنها 21 سال داشت. هر دو متعلق به گروهی بودند که معتقد به "رهایی" بودند که بیگانگان برای ما به ارمغان خواهند آورد. رودریگز ، که خود را متخصص یوفولوژیست می دانست ، قبل از خودکشی نامه های زیادی ارسال کرد. در آنها ، او اعلام کرد که قصد سوار شدن به فضاپیما و پرواز در ساعت مشتری را در ساعت تعیین شده توسط "برادران فضایی" دارد.
در ابتدا خوان تورف در مورد پرواز به مشتری سکوت اختیار کرد و به نظر می رسد مشتاق جدایی از زمین نبود ، اما ظاهراً پس از نزاع با عروسش ، سرانجام شکست. و عصر 19 ژوئن 1972 ، هر دوی آنها روی خطوط راه آهن پراکنده شدند و سرشان روی ریل در مقابل قطار نزدیک شده قرار داشت. صبح ، در کنار دو جسد سر بریده ، یک لوح پیدا کردند که روی آن نوشته شده بود: "بیگانگان به ما زنگ می زنند."
یک حادثه وحشتناک به همان اندازه در سال 1977 با سرجیو بایاردی پورتا 14 ساله اتفاق افتاد. مرگ عجیب این نوجوان با این واقعیت توضیح داده می شود که وی ظاهراً دستور انجام چنین کاری را دریافت کرده است. از کی؟ از یک "ابر" کوچک که او را به گفتگو کشاند.سرجیو در یادداشتی که به مادرش سپرده بود نوشت که بیگانگان سیاره Sonolkuklo ، واقع در "سه قرن از کهکشان ما" ، از او درخواست کمک کردند که جهان آنها به آنها نیاز دارد. متأسفانه ، تنها راه رسیدن به این مکان دور از ذهن ، خودکشی است.
این "روش" ، به هر حال ، هنوز در خدمت است ، با توجه به حوادث غم انگیز در نظم بدنام معبد خورشید و خودکشی جمعی در سانتافه.
به اصطلاح دستور معبد خورشید در کانادا ، در کبک فرانسوی زبان شعبه داشت و اعضای این فرقه به طرز وحشتناکی مردند-همه زنده زنده سوزانده شدند ، و خود را آگاهانه در موقعیتی قرار دادند که بدن آنها یک صلیب بزرگ ایجاد کرد. پلیس اجساد را شناسایی کرد. دو زن فرانسوی ، دو مرد سوئیسی و یک خانم محلی اهل کانادا بودند.
برادران آنها در فرقه در اروپا تقریباً به همان شیوه از زندگی خود جدا شدند ، به امید "بازگشت به سیاره سیریوس". 16 نفر از اعضای محلی مرتبه معبد خورشید خود را در گرنوبل ، در آلپ فرانسه سوزاندند. در جریان تحقیقات ، پلیس متوجه شد که از بین 16 جنازه ، دو جسد متعلق به همکاران - افسران پلیس فرانسه است. و حتی پیشتر ، در اکتبر 1994 ، پلیس سوئیس اجساد 48 نفر از اعضای فرقه معبد خورشید را در یکی از مزارع و سه نفر دیگر در یک خانه روستایی پیدا کرد.
توصیه شده:
پسر از بهشت دیدن کرد و با خواهر فوت شده اش ارتباط برقرار کرد
کولتون برپو 11 ساله از شهر امپریال آمریکا (نبراسکا) ادعا می کند که در دوران کودکی ، در حین عملیات ، از بهشت دیدن کرد ، روی دامان عیسی نشست ، پدربزرگش را دید و با خواهر فوت شده اش صحبت کرد. قبلاً در مورد آن صحبت نشده بود وقتی کولتون چهار ساله بود ، در یک سفر خانوادگی به کلرادو ، پسر بیمار شد و پس از بازگشت به خانه ، معلوم شد که آپاندیس او ترکیده و کودک تحت عمل جراحی قرار گرفته است. در حالی که کلتون تحت عمل جراحی بود ، والدینش - تاد و سونیا
جراح مغز و اعصاب اطمینان می دهد که به زودی افراد قادر خواهند بود با استفاده از ایمپلنت های کاشته شده در مغز با یکدیگر از راه دور ارتباط برقرار کنند
اریک لویتارت ، جراح مغز و اعصاب از دانشگاه واشنگتن اعلام کرد که دوره جدیدی در دهه آینده خواهد آمد ، زمانی که بسیاری از مردم قادر خواهند بود به کمک ایمپلنت هایی که در مغز کاشته شده اند ، در سطح تله پاتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. [آگهی] به گفته Leutardt ، عملیات مربوط به کاشت ایمپلنت های مختلف در مغز مانند جراحی پلاستیک یا خالکوبی روی بدن متداول می شود. و جراح واشنگتن در این مورد تنها نیست. ایلون ماس معروف
دانشمندان در حال بررسی این موضوع هستند که آیا مردگان می توانند با استفاده از وسایل الکترونیکی ارتباط برقرار کنند یا خیر
دکتر ایمانت باروکس از دانشگاه وسترن انتاریو در لندن ، کانادا ، دو مطالعه انجام داد تا آزمایش کند آیا مردگان می توانند با استفاده از وسایل الکترونیکی با زنده ها ارتباط برقرار کنند یا خیر. در اولین آزمایش ، این پدیده فقط تا حدی بازتولید شد. این مطالعه در مجله علمی کاوش در سال 2001 منتشر شد. دکتر ایمانت باروچ و دستیارانش صداهای رادیویی را بین ایستگاه ها ضبط کردند. وقتی با ارواح موجود صحبت می کردند ، چیزی شبیه عبارات را می شنیدند
آیا آنها جاسوسی می کنند؟ آیا آنها درس می خوانند؟ آیا آنها سرگرم می شوند؟
اجسام پرنده ناشناس اغلب در مجاورت Vyatskiye Polyany ظاهر می شوند. ساکنان محلی انواع و اقسام چیزها را دیده اند … هنگام غروب ، بشقاب پرنده ها به نوعی با هواپیماها - احتمالاً جنگنده ها - همراه بودند. ماهیگیرانی که در رودخانه دیر کرده بودند ، با دیدن شیء عجیبی که در آسمان شب می درخشید ، ابتدا با خوشحالی فریاد زدند: "اینجا! اینجا! به ما!". اما آنها فوراً از ترس در بوته ها پنهان شدند ، هنگامی که صفحه ، به طور غیر منتظره ای مسیر خود را تغییر داد ، ناگهان روی آتش ماهیگیری رفت. عکس: دایره عجیبی از چمن در مجاورت یافت می شود
آیا یتی با استفاده از رونز ارتباط برقرار می کند؟
زیست شناسان انگلیسی اخیراً وجود بیگفوت را زیر سال بردند. آنها می گویند که مواد ژنتیکی مورد مطالعه آنها متعلق به خرس و بز بوده است. با این حال ، ایگور برتسف ، مدیر مرکز بین المللی همولوژی ، متخصص کریپتوزولوژیک مشهور ، مطمئن است که این مطالعه با حسن نیت انجام نشده است. او می گوید: "شکی نیست که این موجودات در طبیعت زندگی می کنند." "و توانایی های آنها بیش از پیش ما را شگفت زده می کند." - ایگور دیمیتریویچ ، آنچه در مطالعه بری شرم آور است