نظریه منشا آب انسان

فهرست مطالب:

تصویری: نظریه منشا آب انسان

تصویری: نظریه منشا آب انسان
تصویری: منشا کورونا ویروس-نظریه اول، بیماریهای مشترک انسان و حیوان 2024, مارس
نظریه منشا آب انسان
نظریه منشا آب انسان
Anonim
نظریه منشاء آب انسان - منشاء انسان ، انسان باستان
نظریه منشاء آب انسان - منشاء انسان ، انسان باستان

این ایده که اجداد انسان نما ما در مراحل طولانی آبزی در توسعه خود بوده اند ، توسط زیست شناس دریایی برجسته انگلیسی مطرح شد. آلیستر هاردی (1896-1985) در مقاله ای در 1960 در New Scientist.

به هر حال ، هاردی اولین نفر نبود - سلف وی دانشمند آلمانی ماکس وستنهوفر (1957-1871) بود که در کتاب خود "جاده منحصر به فرد" (1942) همین را پیشنهاد کرد.

Image
Image

هاردی خاطرنشان کرد که بدن انسان دارای ویژگی هایی است که به ندرت در سایر پستانداران و البته در دوستان اولیه ما یافت می شود.

به عنوان مثال ، ما به طور شگفت انگیزی موهای بدن کمی داریم ، و آنچه داریم در جهت از سر به بدن قرار ندارد ، بلکه از وسط بدن پخش می شود ، به عنوان مثال ، روی قفسه سینه مردان. ما می توانیم نفس خود را حبس کنیم - این توانایی تقریباً در قلمرو حیوانات منحصر به فرد است. مستقیم راه می رویم و غیره

تعداد کمی از پستانداران مانند ما عملاً بدون مو هستند و تقریباً همه آنها بیشتر عمر خود را در آب می گذرانند ، یا نیاكانی دارند كه احتمالاً چنین كرده اند. کمبود مو به شما امکان می دهد سریعتر شنا کنید ، به همین دلیل است که ورزشکاران شناگر اغلب اپیلاسیون می کنند.

حتی جدا از آن ، آرایش موهای ما به نوعی به شنا کمک می کند. لایه چربی اغلب توسط افراد به شوخی چربی زیر جلدی نامیده می شود و این عبارت در واقع نشان می دهد که ما در زمینه منشاء آبزی انسان فکر می کنیم.

توانایی نگه داشتن نفس خود در آب بسیار ارزشمند است ، به ویژه در مورد ماهیگیری با نیزه. به سختی می توان تصور کرد که اگر این موجود تقریباً همیشه در خشکی زندگی می کند ، چرا این توانایی می تواند سازگاری مفیدی باشد.

علاوه بر این ، انسان موجودی قائم است. بسیاری از دیرینه شناسان تصویری از اجداد ما که از جنگل ها به دشت آمده اند و سپس دچار دوپایی شده اند - راه رفتن دوپایی ، که به طور طبیعی منجر به جهش در رشد مغز آنها می شود ، زیر س questionال می برند.

در اینجا آنچه به نظر می رسد محتمل ترین سناریو است: شاید هفت میلیون سال پیش ، جهان شاهد آغاز عصر یخبندان بود که چند هزار سال پیش به پایان رسید (اگر واقعاً به پایان برسد). حتی مناطق گرمسیری را تحت تأثیر قرار داد: با تغییر آب و هوای سیاره ، مناطق وسیعی از جنگل ناپدید شد و دشت های علفی در آن مکان ها ظاهر شد.

این امر بسیاری از ساکنان جنگل را مجبور به تغییر رژیم غذایی خود کرد ، زیرا رژیم غذایی قبلی میوه آنها بسیار کمیاب شده بود ، و در عوض آنها سعی کردند تا آنجا که ممکن بود به چمن و بوته روی آورند. در میان کسانی که بر دشت ها تسلط داشتند اجداد فیل ها و کرگدن های مدرن بودند. این را دندان های فسیلی آنها نشان می دهد که نشانه های سازگاری با غذای بدون چربی را نشان می دهند.

برعکس ، اجداد انسان نما ، ظاهراً در ابتدا در جنگل در حال ناپدید شدن باقی ماندند و در جمع آوری میوه ها پیشرفت کردند: آنها دوقطبی را آنقدر توسعه دادند که می توانستند در طول شاخه ها قدم بزنند و با دستان آزاد خود میوه بچینند. هنگامی که آنها جنگل را ترک کردند ، مطمئناً روی دو پا راه می رفتند یا به آن نزدیک بودند - این توانایی مزیت بزرگی به آنها می داد.

به هر حال ، این نسخه به طور کلی پذیرفته شده است. اما هیچ کس هنوز توضیحی کاملاً قانع کننده برای این که چرا اجداد ما با این روش حمل و نقل سازگار شده اند ارائه نکرده است.

هاردی و پس از او مورگان خاطرنشان کردند که تنها یک روش زندگی وجود دارد که در آن موقعیت قائم نه تنها برای موجودی که به حرکت در چهار اندام عادت دارد آسان تر است ، بلکه می تواند یک مزیت جدی در مبارزه برای بقا باشد.

Image
Image

اگر این موجود بیشتر زمان خود را در آبهای نسبتاً کم عمق بگذراند ، این شیوه زندگی می تواند اتفاق بیفتد. آب بدن را به بیرون هل می دهد و فقط ایستادن روی دو پا را آسان تر می کند ، در حالی که موقعیت عمودی بدن به این معنی است که این موجود می تواند از ساحل به دریا یا رودخانه برود ، بدون بیرون آمدن از آب و بدون ایجاد موج ، شروع شنا کرده و در عین حال سر خود را بالاتر از سطح آب نگه دارد …

آنها تصور می کردند که اجداد ما هنگامی که درست زندگی می کردند ، مرحله ای از توسعه خود را پشت سر گذاشته اند. بعداً ، هنگامی که تغییرات محیطی اجداد ما را مجبور به فعالیت مجدد در خشکی کرد ، وضعیت صاف حفظ شد ، بدن در آن زمان با آن سازگار شده بود. بنابراین ، بدن قبلاً برای دویدن و راه رفتن بهتر سازگار شده بود.

این ممکن است ویژگی وضعیت و راه رفتن استرالوپیتکوس معروف لوسی را توضیح دهد - یک انسان فسیلی که نه مرد بود و نه میمون: تا زمانی که او زندگی می کرد ، اجداد ما هنوز به طور کامل با راه رفتن روی دو پا روی خشکی سازگار نشده بودند.

چند واقعیت دیگر به منشاء احتمالی آبزیان انسان اشاره می کند

  • چین و چروک مشخصی که در اثر قرار گرفتن طولانی مدت در آب روی نوک انگشتان ظاهر می شود را می توان با این واقعیت توضیح داد که درک مواد غذایی مانند صدف راحت تر است.
  • کودکان کوچک همیشه سعی می کنند با دیدن یک گودال وارد آن شوند. بچه میمون ها هرگز خود به خود به آب نمی روند.
  • موهای بلند سر انسان به توله ها اجازه می دهد تا در آب به آنها بچسبند. بقیه نخستی ها موهای کوتاهی روی سر دارند.
  • فرد باید روزانه حدود دو لیتر مایع مصرف کند. میمونها مایع خود را از میوه ها و برگها دریافت می کنند. نظریه ساوانا نمی تواند توضیح دهد که مرد ساوانای خشک هر روز کجا این مقدار آب می برد. نظریه آبزیان این را توضیح می دهد.
  • در میان همه نخستی ها ، انسانها طولانی ترین آلت تناسلی را دارند و در حال حاضر هیچ نظریه قطعی وجود ندارد که دلیل این امر را توضیح دهد. اما هنگام جمع شدن در آب ، این طول نفوذ صد در صد اسپرم به داخل واژن را فراهم می کند.
  • ضرورت حیاتی بدن انسان در مصرف ید و کلرید سدیم (نمک) ، که به وفور در غذاهای دریایی یافت می شود. کمبود ید در غذاهای مصرفی منجر به بیماری های تیروئید می شود.
  • کف دست های پهن انسان ، بر خلاف نخل های بلند و باریک میمون ها ، به شما امکان می دهد به طور کامل شنا کنید و آب را با دستان خود تکان دهید.
  • مقدار زیادی بافت چربی در غدد پستانی فقط برای انسان مشخص است. این را می توان با این واقعیت توضیح داد که شیر باید در آب سرد گرم می شد. در میمونهای ماده ، غدد پستانی کوچک و بدون بافت چربی هستند.
  • شخص ترجیح می دهد در ساحل آبها زندگی کند یا استراحت کند. اگر به شخصی پیشنهاد ساخت خانه یا تعطیلات در ساوانا ، جنگل ، جنگل های عمیق یا در ساحل دریا ، رودخانه یا دریاچه داده شود ، اکثریت قریب به اتفاق ساحل مخزن را انتخاب می کنند.
  • بسیاری از افراد هنگام ادرار کردن در آب مشکلی ندارند. برای میمون های دیگر ، این غیر معمول است.

همه اینها بسیار قانع کننده به نظر می رسد. مشکل این است که این فرضیه هنوز به اثبات نرسیده است: تنها چیزی که داریم استخوان های فسیل شده اجداد گونه "پیش از انسان" است و طبق اسناد فسیلی ، اطلاعات بسیار تکه تکه ای در مورد توسعه ماقبل بشری است.

این واقعیت که ما نمی توانیم شواهد قطعی پیدا کنیم که اجداد ما از مرحله آب عبور کرده اند ، فرضیه را اثبات نمی کند یا آن را رد نمی کند ، علیرغم نتایج تحقیرآمیز انجمن هلندی انسان شناسی فیزیکی در کنفرانسی در سال 1987 در این زمینه و منتشر شده در 1991. با عنوان "میمون آبزی: واقعیت یا داستانی؟" (پستانداران آبزی: حقیقت یا داستان؟).

از سوی دیگر ، همین فقدان شواهد ، فرضیه را زائد می سازد. البته اگر شواهد بی چون و چرا پیدا شود ، ممکن است روزی این وضعیت تغییر کند. از زمانی که از سایر نخستی ها دور شدیم ، تا اولین هومینیدهای فسیلی شناخته شده ، یک میلیون سال فاصله وجود دارد و چنین فاصله زمانی برای ما کافی است تا زمان گذر از فاز آب را داشته باشیم.

از دهه 1990 ، فرضیه منشا آبزیان انسان تغییر کرده است و بیشتر به عنوان فرضیه منشاء انسان از یک نخستی نیمه آبزی نامیده می شود: نیاکان ما سبک زندگی کاملاً آبی نداشتند ، اما در سواحل دریاچه ها ساکن بودند. و دریاها و بیشتر زمان خود (اما نه تمام وقت) را در آب گذراند. حامیان فرضیه استدلال می کنند که این ممکن است مکانی را که بقایای لوسی (در پایین جریان) پیدا شده است توضیح دهد.

به هر حال ، جالب است که از نخستی های نزدیک به انسان (شامپانزه ، گوریل ، اورانگوتان) هیچ کس آب را دوست ندارد و نمی تواند شنا کند. در باغ وحش ها ، این میمون ها گاهی اوقات می توانند در آب پاشیده شوند ، اما در طبیعت بیشتر هنگامی که با آب می نوشند یا از نهر عبور می کنند ، با آب تماس می گیرند.

در موارد دیگر ، آنها ترجیح می دهند در فاصله مناسبی از آب بمانند ، احتمالاً مرگ احتمالی ناشی از غرق شدن یا حمله شکارچیان از کمین در چاله آبی را به آن نسبت می دهند.

توصیه شده: